کتاب سنجی

فرهنگستان زبان و ادب

{bibliometrics, statistical bibliography} [علوم کتابداری و اطلاع رسانی] ارزیابی یا بررسی الگوهای تألیف و نشر با استفاده از کتاب ها و سایر رسانه ها ازطریق روش های ریاضیاتی و آماری

پیشنهاد کاربران

کتابسنجی[1] . کتابسنجی کاربرد ریاضیات و روش های آماری در مورد کتاب ها و سایر رسانه های ارتباطی است ( :14 349 ) . لنکستر کتابسنجی را مطالعه الگوهای ارتباطی نویسندگان، انتشارات، و متون با به کارگیری روش های مختلف تجزیه و تحلیل آماری توصیف می کند ( :8 353 ) .
...
[مشاهده متن کامل]

تاریخچه. کتابسنجی مفهومی برخاسته از کتابشناسی آماری است و کاربرد آن به سال های 1890 برمی گردد. شاید بتوان اثر کمپل را که با استفاده از روش های آماری به مطالعه موضوعی انتشارات پرداخت، نخستین تلاش در مطالعات کتابسنجی به حساب آورد ( 3؛ :18 75 ) .
در 1917 کولف و ایلز رشد متون آناتومی مقایسه ای در طول سال های 1550 - 1860 را با استفاده از کتابشناسی آماری و بر اساس استنادهای کتابشناختی مطالعه کردند ( 580:4 ) . در 1923 هیوم با استفاده از کتابشناسی آماری توضیح داد که چگونه می توان با شمارش اسناد و مدارک، تاریخ علم و فناوری را قابل درک کرد ( 7 ) . رانگاناتان* معتقد بود که تحلیل ریاضی و آماری می تواند ابزاری کلیدی در تمام مطالعات توسعه ای و آینده نگر باشد ( :17 285 - 301 ) . او در 1948 واژه کتابخانه سنجی[2] را پیشنهاد ( 16 ) و ادعا کرد:
از آنجا که، کاربرد آمار و ریاضیات باعث پیدایش رشته های حیاتی جدیدی نظیر اقتصادسنجی، روان سنجی، و جز آن شده است، کتابداران باید با استفاده از روش های آماری و ریاضی مناسب، کتابخانه سنجی را توسعه دهند ( :18 87 ) .
پریچارد، کتابشناسی آماری را به کتابسنجی تغییر داد. دلیل وی برای این تعویض، مبهم بودن عبارت کتابشناسی آماری بود؛ زیرا این عبارت می توانست به تحلیل آماری کتابشناسی ها و یا کتابشناسی ها در آمار تعبیر شود ( :14 349 ) . واژه بیبلیومتری در "رساله سندپردازی"[3] اثر معروف اُتله* نیز آمده است ( :5 5؛ :12 124 ) .
دامنه مطالعات کتابسنجی. پریچارد هدف کتابسنجی را روشن کردن فرایند ارتباطات مکتوب می داند. طبیعت و روند توسعه یک رشته علمی را می توان به وسیله شمارش و انجام تحلیل های مختلف بر ارتباطات مکتوب یا متون آن رشته مشخص کرد ( :14 348؛ :15 38 - 39 ) . بورگمن معتقد است به وسیله کتابسنجی، می توان ارتباطات دانش پژوهان را با استفاده از یکی از سه متغیر نظریِ تولیدکنندگان ارتباطات، حاصل ارتباطات ( مدارک ) ، و مفاهیم ارتباطات، مطالعه کرد. نیکلاس و ریچی مطالعات کتابسنجی را به دو گروه تقسیم می کنند: گروه اول مطالعات توصیفی است که به بررسی ویژگی ها و مشخصات متون یک حوزه می پردازد؛ و گروه دوم مطالعات رفتاری است که گاهی به آن مطالعات استنادی گفته می شود، ولی محدود به آنها نیست. مطالعات رفتاری به بررسی رابطه میان متون می پردازد ( :2 587؛ :11 9 - 10 ) .
استیونز و پوتر مطالعات کتابسنجی را به دو حوزه تقسیم می کنند: حوزه اول که توصیفی است و به بررسی و شمارش میزان سهم کشورها، نویسندگان، و مجلات از انتشارات و بررسی سال های انتشار و حوزه های علمی در متون می پردازد. به طور مثال محقق ممکن است متون را به ترتیب فراوانیِ تولید توسط هر نویسنده، کشور، مجله، سال انتشار، و یا حوزه های علمی رتبه بندی کند؛ دوم مطالعات کتابسنجی ارزیابانه است که تلاش می کند با به کارگیری تحلیل استنادی، میزان استفاده از متون را مطالعه کند و با فرض اینکه هر استناد به منزله یک بار استفاده از مدارک استناد شده است، بگوید که در یک حوزه علمی و در مدت زمان معین بیشترین مقالات استناد شده[4] کدام ها هستند و همچنین بیشترین مقالات که به یکدیگر استناد کرده اند[5] ، مرتبط ترین مقالات هستند. به عقیده دایوداتو[6] سه حوزه اساسی در کتابسنجی وجود دارد: 1 ) قواعد توزیع پراکندگی در کتابسنجی، نظیر قواعد بردفورد*، لوتکا* و زیپف*؛ ) 2 تحلیل استنادی؛ و 3 ) شاخص های تحقیقات انجام شده ( :13 1 - 2 ) . اما در واقع تمام تحلیل های ارزیابانه در ابتدا توصیفی هستند، زیرا هر دو حوزه اصلی مطالعات کتابسنجی ( توصیفی و ارزیابی ) مکمل یکدیگرند ( :13 11 ) .
کاربرد کتابسنجی. کتابسنجی در سطح گسترده در علم اطلاع رسانی به کار می رود. از مطالعات کتابسنجی در انتخاب مواد، مطالعه الگوهای انتشاراتی، معرفی حوزه های علمی، کهنگی متون، معرفی نویسندگان پُر تولید، و مقالات پراستفاده و ارزیابی کیفیت مواد ( مدون ) ، ویژگی های موضوعی متون، ارزیابی مجموعه، کتابشناسی ها، مطالعات تاریخی، و جامعه شناسی کاربردها استفاده می کنند ( :9 3 - 4؛ :10 302 ) . بورگمن به کاربرد بررسی در ارتباطات علمی و ارزیابی مجموعه های کتابخانه ها اشاره می کند ( 114:1؛586:2؛85:19 ) .
سوپر و دیگران روش های کتابسنجی را که به شیوه تحلیل استنادی انجام می شوند، در انواع مطالعات ارزیابی و استفاده از مجموعه مفید می دانند. ایشان به ویژه آن را در رتبه بندی انتشارات، معرفی متون هسته، ردیابی انتشار اندیشه ها، اندازه گیری تأثیر انتشارات، مطالعه بین رشته ای موضوعات، جست وجوی ساختار علم، و توسعه کنترل کتابشناختی مهم می انگارند. به طور کلی مطالعات کتابسنجی در موارد زیر قابل کاربرد است: تحلیل کمی تولید، توزیع، و استفاده از متون منتشر شده یا نیمه منتشر شده؛ مطالعه رشد متون در بعضی از موضوعات و اینکه چه مقدار از متون با کدام زبان تولید می شود؛ دانستن اینکه بعضی از متون چگونه توزیع می شوند ( یعنی بر اساس نوع زبان اسناد و یا مجلات ) ، و پس از چه مدتی کهنه خواهند شد ( مطالعات کهنگی ) ( :20 25 ) . سرانجام دایوداتو به استفاده وسیع از کتابسنجی، حتی در روزنامه ها اشاره می کند و سرعنوان نیویورک تایمز تحت عنوان "رتبه بندی دانشکده های حقوق به ترتیب انتشارات هر دانشکده" را مثال می زند.
کتابسنجی، در سال های اخیر، به عنوان بخشی بنیادی در تحقیقات اطلاع رسانی راه یافته است ( :6 241 ) . استفاده از این روش در ایران، به علت نبود پایگاه های نمایه استنادی علوم به زبان فارسی محدود بوده است و کاربرد روش های کتابسنجی نظیر بررسی تأثیر مجلات فارسی، نویسندگان، مجلات و مدارک با هم استناد شده، و جز آن امکان پذیر نبوده و تنها به آزمایش قاعده بردفورد و محاس . . .

کتاب سنجی نوعی روش پژوهش در علوم کتابداری و اطلاع رسانی است که به مطالعه یا سنجش کمّی متون و اطلاعات می پردازد. تحلیل استنادی و تحلیل محتوا دو روش رایج در حوزه کتاب سنجی هستند. با این حال تحلیل استنادی تشکیل دهنده هسته اصلی علم کتاب سنجی است.
...
[مشاهده متن کامل]

منبع [ویرایش]
عصاره، فریده. کتابسنجی. در: دایره المعارف کتابداری و اطلاع رسانی. تهران. کتابخانه ملی.
رده ها: کتاب سنجی علوم کتابداری و اطلاع رسانی

بپرس