سِفر یهودیه بنت مراری، یکی از کتب متعلق به عهدقدیم است که امروزه در کتاب مقدس یهودیان ( تنخ ) و مسیحیان پروتستان جای ندارد، اما یکی از کتبِ کتاب مقدس مسیحیان کاتولیک و ارتودوکس است.
• بخش اول این کتاب، بدین قرار است که بُخت نُصَر، پادشاه آشور، با لشکری گران، به جنگ دشمن خود ارفخ سد می رود و پس از پیروزی بر او، سردار خود هولوفرن را مأمور می کند تا کسانی که در این جنگ او را یاری نکرده اند، نابود سازد؛ بنابراین، هولوفرن با ارتشی عظیم به سرزمین های ماورای فرات از جمله یهودیه حمله می کند. روحانی بزرگ یهودیان اورشلیم، به همه ساکنان، به ویژه بتولی پیام می فرستد تا در برابر سپاه مهاجم دشمن پایداری کنند و راه را بر او ببندند. هولوفرن که از مقاومت ساکنین شهر بتولی در شگفت مانده، از سر کنجکاوی علاقه مند می شود از انگیزه و اسرار این مقاومت مطلع گردد و بدین منظور با چند تن از افراد متحد خود در منطقه به رایزنی می پردازد. آن ها اظهار می دارند که مردم چون به اطاعت پروردگار و حمایت او دلگرم اند، از قدرت فوق العاده ای برخوردار می شوند. سرانجام هولوفرن دست به محاصره شهر می زند و پس از ۳۴ روز در حالی که راه ورود آب به شهر را بسته است، محاصره شدگان بتولی در معرض هلاکت قرار می گیرند و بدین جهت ناچار تصمیم به تسلیم در برابر دشمن می گیرند. در این احوال از ازیاس حاکم شهر به مردم پیشنهاد می کند تا پنج روز دیگر تحمل کنند و چنانچه در پایان این مهلت، عنایت خداوند شامل حال آن ها نشد هر گونه بخواهند عمل کنند.
... [مشاهده متن کامل]
• در بخش دوم این روایت ها، به معرفی جودیت می پردازد. جودیت بیوه زنی زیبا، محترم و ثروتمند است که نمونه ای از پارسایی و تقواست و در شهر بتولی مورد احترام و اکرام و اعزاز بسیار است. این زن ناگهان به مردم شهر اعلام می کند که نباید از عنایت الهی مأیوس شوند و به همه اطمینان می دهد که پیش از اتمام مهلت پنج روزه، پروردگار به یاری آنان خواهد شتافت. آنگاه خود، پس از چندی دعا و نیایش به درگاه خداوند، به اردوگاه دشمن می رود و پس از چند روز موفق می شود که هولوفرن را در خواب به قتل برساند. سپس سر بریده او را با خود به داخل شهر می آورد و این امر مایه شادی و تجدید نیروی اهالی می شود. سربازان هولوفرن وقتی سردار خود را مرده می یابند، وحشت زده می شوند و از میدان نبرد می گریزند.
• بخش اول این کتاب، بدین قرار است که بُخت نُصَر، پادشاه آشور، با لشکری گران، به جنگ دشمن خود ارفخ سد می رود و پس از پیروزی بر او، سردار خود هولوفرن را مأمور می کند تا کسانی که در این جنگ او را یاری نکرده اند، نابود سازد؛ بنابراین، هولوفرن با ارتشی عظیم به سرزمین های ماورای فرات از جمله یهودیه حمله می کند. روحانی بزرگ یهودیان اورشلیم، به همه ساکنان، به ویژه بتولی پیام می فرستد تا در برابر سپاه مهاجم دشمن پایداری کنند و راه را بر او ببندند. هولوفرن که از مقاومت ساکنین شهر بتولی در شگفت مانده، از سر کنجکاوی علاقه مند می شود از انگیزه و اسرار این مقاومت مطلع گردد و بدین منظور با چند تن از افراد متحد خود در منطقه به رایزنی می پردازد. آن ها اظهار می دارند که مردم چون به اطاعت پروردگار و حمایت او دلگرم اند، از قدرت فوق العاده ای برخوردار می شوند. سرانجام هولوفرن دست به محاصره شهر می زند و پس از ۳۴ روز در حالی که راه ورود آب به شهر را بسته است، محاصره شدگان بتولی در معرض هلاکت قرار می گیرند و بدین جهت ناچار تصمیم به تسلیم در برابر دشمن می گیرند. در این احوال از ازیاس حاکم شهر به مردم پیشنهاد می کند تا پنج روز دیگر تحمل کنند و چنانچه در پایان این مهلت، عنایت خداوند شامل حال آن ها نشد هر گونه بخواهند عمل کنند.
... [مشاهده متن کامل]
• در بخش دوم این روایت ها، به معرفی جودیت می پردازد. جودیت بیوه زنی زیبا، محترم و ثروتمند است که نمونه ای از پارسایی و تقواست و در شهر بتولی مورد احترام و اکرام و اعزاز بسیار است. این زن ناگهان به مردم شهر اعلام می کند که نباید از عنایت الهی مأیوس شوند و به همه اطمینان می دهد که پیش از اتمام مهلت پنج روزه، پروردگار به یاری آنان خواهد شتافت. آنگاه خود، پس از چندی دعا و نیایش به درگاه خداوند، به اردوگاه دشمن می رود و پس از چند روز موفق می شود که هولوفرن را در خواب به قتل برساند. سپس سر بریده او را با خود به داخل شهر می آورد و این امر مایه شادی و تجدید نیروی اهالی می شود. سربازان هولوفرن وقتی سردار خود را مرده می یابند، وحشت زده می شوند و از میدان نبرد می گریزند.