[ویکی فقه] کتاب العقد الفرید (کتاب). کتاب العقد الفرید بمعنای سینه ریز بی مانند نوشته ادیب سده سوم ابن عبد ربه اندلسی در موضوع اخبار حکایت و بصورت منظوم به زبان عربی است؛هدف وی از نگارش این کتاب اساسا آن بوده است که مجموعه ای از معارف و آداب مشرق را در اختیار نسل جوان مغرب قرار دهد. اما علاوه بر این کتاب شامل بخشهایی مربوط به تاریخ اندلس و شاعران اندلسی نیز می باشد.
ابن عبد ربه، شهاب الدین ابو عمرو احمد بن محمد (۲۴۶- ۳۲۸ ق) شاعر و ادیب بزرگ اندلسی است؛ وی از دودمان بنی عباس بود، ولی چون نیای چهارمش، سالم، در ولای امیر هشام بن عبد الرحمن ، دومین امیر سلسله امویان اندلس در آمده بود، وی را « مروانی » و « اموی » می خوانند. وی در قرطبه زاده شد و دوران کودکی را همانجا در تنگدستی گذراند. برادر بزرگ ترش ابو بکر یحیی از فقیهان و محدثان قرطبه و از بزرگان اصحاب بقی بن مخلد بود و بعید نیست که احمد قرآن و حدیث و مقدمات ادب را نخست نزد این برادر دانشمند آموخته باشد. ابن عبد ربه، به رغم همه کششی که مشرق زمین برای دانش طلبان اندلسی داشت، از اندلس پای بیرون ننهاد اما از محضر استادان بزرگی چون بقی بن مخلد ، محمد بن عبد السلام خشنی و محمد بن وضاح که از انتقال دهندگان فرهنگ و ادب مشرق به اندلس بودند، بسیار سود جست و به یاری هوش و حافظه نیرومند خود توانست به زودی در محافل علمی قرطبه در صف فقیهان و محدثان بنشیند. اما او به شعر و شاعری گرایش بیشتری داشت و پیوسته به مطالعه کتابهای ادبی و حفظ شعر می پرداخت. ابن عبد ربه نخستین بار در مراسم افتتاح قصر منیه در شهرک کنتش نزدیک قرطبه که امیر محمد بن عبد الرحمن بنا کرده بود، با سرودن قصیده ای بلند و زیبا پیشه شاعری را آغاز کرد. از آن پس، شاعر عمر نسبتا طولانی خود را بیشتر در دربار فرمانروان اندلس گذرانید و در پرتو مدیحه سرایی برای امرا و رجال و اعیان اندلس، در سده ۴ ق، بزرگترین شاعر اندلس به شمار آمد. ملازمت دربار، مدیحه سرایی ، شرکت در مجالس بزم امیران و ندیمی آنان، ابن عبد ربه را در صف متنفذان قرطبه نشاند و توانگر گردانید. ابن عبد ربه مردی صریح و حاضر جواب بود، چندانکه گاه باعث رنجش دوستان و نزدیکانش می شد. از این رو برخی وی را بد زبان و خودپسند و متکبر پنداشته اند. زندگی مرفه و دلپذیر ابن عبد ربه از برخی حوادث تلخ و ناگوار هم تهی نبود. چند سال پیش از مرگش (ظاهرا حدود ۶ سال) مفلوج و زمین گیر شد. او این بیماری دردناک را پیک مرگ تلقی کرد و به توبه «خلصاء» روی آورد و دست از همه تعلقات شسته و به آمرزش پروردگار دل بست. آنگاه به ازای یکایک ابیات و قطعاتی که در باب دنیا و لذایذ آن سروده بود، اشعاری با نام «محمصات» (زداینده ها) بر همان وزن ها و قافیه ها درباره ترک دنیا و ترغیب به آخرت سرود. ابن عبد ربه از هر گونه تعصب نژادی و برکنار بود، چنانکه هنگام مقایسه اسلام با جاهلیت ، بی دینی توام با انسانیت را بر آن دینداری که از خصلت های انسانی تهی باشد، ترجیح می داد. «العقد الفرید» یگانه تالیف ابن عبد ربه بوده است که در قرون اخیر سخت مورد توجه خاور شناسان قرار گرفته است. کتاب دیگری که با عنوان « اللباب فی معرفة العلم و الآداب » به وی نسبت داده اند، باید تحریری دیگر از بخش «الیاقوتة فی العلم و الآداب» در کتاب «العقد» بوده باشد زیرا در منابع کهن به آن اشاره ای نشده است. خاندان ابن عبد ربه تا چند قرن پس از وفات او در اندلس به علم و ادب شهرت داشته اند. در میان فرزندان و نوادگان وی ابو عبدالله محمد بن عبد ربه، معروف به ابن عبد ربه مالقی کاتب ساکن مالقه از دیگران مشهورتر است.
ابن عبد ربه، شهاب الدین ابو عمرو احمد بن محمد (۲۴۶- ۳۲۸ ق) شاعر و ادیب بزرگ اندلسی است؛ وی از دودمان بنی عباس بود، ولی چون نیای چهارمش، سالم، در ولای امیر هشام بن عبد الرحمن ، دومین امیر سلسله امویان اندلس در آمده بود، وی را « مروانی » و « اموی » می خوانند. وی در قرطبه زاده شد و دوران کودکی را همانجا در تنگدستی گذراند. برادر بزرگ ترش ابو بکر یحیی از فقیهان و محدثان قرطبه و از بزرگان اصحاب بقی بن مخلد بود و بعید نیست که احمد قرآن و حدیث و مقدمات ادب را نخست نزد این برادر دانشمند آموخته باشد. ابن عبد ربه، به رغم همه کششی که مشرق زمین برای دانش طلبان اندلسی داشت، از اندلس پای بیرون ننهاد اما از محضر استادان بزرگی چون بقی بن مخلد ، محمد بن عبد السلام خشنی و محمد بن وضاح که از انتقال دهندگان فرهنگ و ادب مشرق به اندلس بودند، بسیار سود جست و به یاری هوش و حافظه نیرومند خود توانست به زودی در محافل علمی قرطبه در صف فقیهان و محدثان بنشیند. اما او به شعر و شاعری گرایش بیشتری داشت و پیوسته به مطالعه کتابهای ادبی و حفظ شعر می پرداخت. ابن عبد ربه نخستین بار در مراسم افتتاح قصر منیه در شهرک کنتش نزدیک قرطبه که امیر محمد بن عبد الرحمن بنا کرده بود، با سرودن قصیده ای بلند و زیبا پیشه شاعری را آغاز کرد. از آن پس، شاعر عمر نسبتا طولانی خود را بیشتر در دربار فرمانروان اندلس گذرانید و در پرتو مدیحه سرایی برای امرا و رجال و اعیان اندلس، در سده ۴ ق، بزرگترین شاعر اندلس به شمار آمد. ملازمت دربار، مدیحه سرایی ، شرکت در مجالس بزم امیران و ندیمی آنان، ابن عبد ربه را در صف متنفذان قرطبه نشاند و توانگر گردانید. ابن عبد ربه مردی صریح و حاضر جواب بود، چندانکه گاه باعث رنجش دوستان و نزدیکانش می شد. از این رو برخی وی را بد زبان و خودپسند و متکبر پنداشته اند. زندگی مرفه و دلپذیر ابن عبد ربه از برخی حوادث تلخ و ناگوار هم تهی نبود. چند سال پیش از مرگش (ظاهرا حدود ۶ سال) مفلوج و زمین گیر شد. او این بیماری دردناک را پیک مرگ تلقی کرد و به توبه «خلصاء» روی آورد و دست از همه تعلقات شسته و به آمرزش پروردگار دل بست. آنگاه به ازای یکایک ابیات و قطعاتی که در باب دنیا و لذایذ آن سروده بود، اشعاری با نام «محمصات» (زداینده ها) بر همان وزن ها و قافیه ها درباره ترک دنیا و ترغیب به آخرت سرود. ابن عبد ربه از هر گونه تعصب نژادی و برکنار بود، چنانکه هنگام مقایسه اسلام با جاهلیت ، بی دینی توام با انسانیت را بر آن دینداری که از خصلت های انسانی تهی باشد، ترجیح می داد. «العقد الفرید» یگانه تالیف ابن عبد ربه بوده است که در قرون اخیر سخت مورد توجه خاور شناسان قرار گرفته است. کتاب دیگری که با عنوان « اللباب فی معرفة العلم و الآداب » به وی نسبت داده اند، باید تحریری دیگر از بخش «الیاقوتة فی العلم و الآداب» در کتاب «العقد» بوده باشد زیرا در منابع کهن به آن اشاره ای نشده است. خاندان ابن عبد ربه تا چند قرن پس از وفات او در اندلس به علم و ادب شهرت داشته اند. در میان فرزندان و نوادگان وی ابو عبدالله محمد بن عبد ربه، معروف به ابن عبد ربه مالقی کاتب ساکن مالقه از دیگران مشهورتر است.