[ویکی نور] کتاب التمهید فی شرح معالم العدل و التوحید، تألیف المؤیدبالله یحیی بن حمزه علوی، امام زیدیان در قرن هشتم، کتابی است دو جلدی به زبان عربی با موضوع کلام اسلامی. نویسنده در این اثر به مباحث مختلف کلامی پرداخته و ردیههایی بر معتزله، اشاعره و شیعه اثناعشریه دارد. اختلافات عقیدتی او با شیعیان دوازدهامامی در این کتاب، در دلیل عقلی اثناعشریه بر وجوب اطاعت از امام و وجوب عصمتش و احاطه وی بر تمامی علوم است. این اثر به تحقیق هشام حنفی سید رسیده است.
کتاب دارای دو جلد است. جلد اول دارای مقدمه محقق و محتوای مطالب در پنج باب (بخش) است. نویسنده در جلد دوم، محتوای مطالب را از باب ششم تا دهم، ادامه میدهد.
یحیی بن حمزه، در آغاز کتاب، پنج وجه بر برتری علم کلام بر سایر علوم میآورد: اول: اینکه غرض از این علم، شناخت خداست و بدون شک او اشرف معلومات است؛ دوم: قوت و وثاقت ادله این علم؛ سوم: شدت احتیاج به آن؛ چون سعادت، اهم مطالب و اجل مقاصد ا نسان است؛ چهارم: احتیاج سایر علوم به این علم؛ پنجم: خساست ضد این علم و اینکه شرف الشیء یسفتاد من خساسة ضده.
این کتاب از اهم مؤلفات امام یحیی بن حمزه علوی است. وی خلاصهای از اندیشهها و آرای فکری و کلامیاش را در آن ارائه کرده است. یحیی بن حمزه از ائمه زیدیه در قرن هشتم هجری و مرجع آرای کلامی آنان است. این اثر تمام مسائل کلامی و عقیدتی اسلامی را علاوه بر پاسخ به شبهاتی که ملحدان و مشککان در عقاید اسلامی وارد میکنند، داراست.
دیدگاههای یحیی بن حمزه در این کتاب، حول تجزیه و تحلیل تمام نظرات در مسائل اعتقادی با روایت کلیه شواهد و سپس نقد و سنجش میان آنها بهصورت روشمند، دور میزند. نخستین چیزی که توجه خواننده را در روش امام یحیی بن حمزه به خودش جلب کرده و تحسینش را برمیانگیزد، تقسیم و دستهبندی نیکوی او از مطالب بهصورتی دقیق و مفصل است. این کتاب دو جلدی در ده باب نوشته شده؛ نویسنده در باب اول، از وجوب نظر (نگاه دقیق) سخن گفته و در باب دوم، درباره ادله اثبات صانع صحبت کرده است. وی باب سوم را به دو بخش تقسیم کرده: در بخش اولش، به پاسخ بیگانگان از اسلام (خارجین از اسلام) مانند فلاسفه و صائبه و طبائعیه و بتپرستان و دوگانهپرستان (ثنویان) و مجوس و باطنیه و مسیحیان پرداخته و در بخش دوم، بر مخالفین از اهل قبله (مخالفانِ مسلمان) مانند نظام و کعبی و صیمری پاسخ گفته و پس از آن به بحث از خلق افعال عباد، پرداخته است. او در این قسمت، عدل را اثبات کرده و ادله و شواهدی را بر این ارائه میکند که بندگان خودشان افعالشان را ایجاد میکنند و خودشان مؤثر در آن هستند. یحیی، در باب چهارم، از صفات الهی مانند قدرت و علم و حیات و سمع و بصر و ادراک و ارداه و کلام صبحت میکند و در باب پنجم، از صفات سلبیه ذات الهی؛ او در این قسمت، جسم و عرض بودن و متعلقات این دو را از خدا نفی میکند. همچنین جوهر بودن، متحیّز بودن، در جهت بودن (قابل اشاره بودن)، الم (ناراحتی)، لذت و دیده شدن با چشم را از خدا نفی مینماید و پس از آن از اسامی الله و کیفیت اجرای این اسامی بر او صحبت میکند. با پایان یافتن مباحث فصل پنجم، جلد اول کتاب نیز به پایان میرسد.
یحیی بن حمزه در جلد دوم، مباحث کتاب را از باب ششم شروع میکند؛ وی در ا ین باب، افعال الهی و حسن و قبح عقلی را مطرح مینماید. او در باب هفتم، از نبوات و وجوب بعثت پیامبر و عصمت او سخن میگوید و سپس از پیامبری محمد مصطفی(ص). وی شبهات منکرین پیامبری آن حضرت(ص) را رد مینماید و پس از آن به سراغ مطرح کردن بحث معاد در باب هشتم میرود. معاد اخروی و چگونگی نابودی اجسام و صحت اعاده آن و رد شبهات منکرین معاد، از مباحث باب هشتم است. او در ادامه این باب، از اثبات عذاب قبر و امور سمعی متعلق به آخرت مانند میزان و صراط و نشر صحف نیز صحبت میکند. نهمین باب، به بحث از وعد و وعید و استحقاق ثواب و عقاب و صفت این دو و خلود و شفاعت اختصاص دارد. پایانبخش مطالب باب نهم، سخن از اسماء و احکام و حقیقت کفر و ایمان است. نویسنده در میان طرح این مباحث، از تکفیر هریک از مجبره و مشبهه توسط معتزله میگوید. در این بخش، همچنین بیان میگردد که مرتکب گناه کبیره از اهل نماز، مؤمن نیست (چنانکه مرجئه بدان معتقدند). همچنین کافر (چنانکه خوارج میگویند) و منافق (به اعتقاد حسن بصری) هم نیست، بلکه صرفا میتوان وی را فاسق نامید و گفت او دارای منزلتی بین المنزلتین است. دهمین باب کتاب که آخرین باب آن نیز هست، درباره امامت است. یحیی بن زید در این بخش به برخی از معتقدات شیعیان اثناعشری در باب امامت مبنی بر وجوب عقلی امامت، عصمت امام و احاطهاش به تمامی علوم و همچنین بر اعتقاد معتزله مبنی بر قول به اختیار در امامت، ایراد گرفته و سعی در ابطال آن دارد. وی سپس از احکام متعلق به دارالکفر و دارالفسق و دارالاسلام سخن گفته و کیفیت معامله با کفار را بیان میدارد؛ او آنان را در به دو بخش دستهبندی میکند: بندگان اوثان و اصنام (بتها) و نیران (آتشپرستان) و یهود و نصاری که به شریعت اسلام نزدیکند و پیامبران و کتابهایی بر آنان نازل شده است. یحیی، در پایان، از حکم اقامت در دارالکفر و زمان وجوب انتقال از آن صحبت میکند.
کتاب دارای دو جلد است. جلد اول دارای مقدمه محقق و محتوای مطالب در پنج باب (بخش) است. نویسنده در جلد دوم، محتوای مطالب را از باب ششم تا دهم، ادامه میدهد.
یحیی بن حمزه، در آغاز کتاب، پنج وجه بر برتری علم کلام بر سایر علوم میآورد: اول: اینکه غرض از این علم، شناخت خداست و بدون شک او اشرف معلومات است؛ دوم: قوت و وثاقت ادله این علم؛ سوم: شدت احتیاج به آن؛ چون سعادت، اهم مطالب و اجل مقاصد ا نسان است؛ چهارم: احتیاج سایر علوم به این علم؛ پنجم: خساست ضد این علم و اینکه شرف الشیء یسفتاد من خساسة ضده.
این کتاب از اهم مؤلفات امام یحیی بن حمزه علوی است. وی خلاصهای از اندیشهها و آرای فکری و کلامیاش را در آن ارائه کرده است. یحیی بن حمزه از ائمه زیدیه در قرن هشتم هجری و مرجع آرای کلامی آنان است. این اثر تمام مسائل کلامی و عقیدتی اسلامی را علاوه بر پاسخ به شبهاتی که ملحدان و مشککان در عقاید اسلامی وارد میکنند، داراست.
دیدگاههای یحیی بن حمزه در این کتاب، حول تجزیه و تحلیل تمام نظرات در مسائل اعتقادی با روایت کلیه شواهد و سپس نقد و سنجش میان آنها بهصورت روشمند، دور میزند. نخستین چیزی که توجه خواننده را در روش امام یحیی بن حمزه به خودش جلب کرده و تحسینش را برمیانگیزد، تقسیم و دستهبندی نیکوی او از مطالب بهصورتی دقیق و مفصل است. این کتاب دو جلدی در ده باب نوشته شده؛ نویسنده در باب اول، از وجوب نظر (نگاه دقیق) سخن گفته و در باب دوم، درباره ادله اثبات صانع صحبت کرده است. وی باب سوم را به دو بخش تقسیم کرده: در بخش اولش، به پاسخ بیگانگان از اسلام (خارجین از اسلام) مانند فلاسفه و صائبه و طبائعیه و بتپرستان و دوگانهپرستان (ثنویان) و مجوس و باطنیه و مسیحیان پرداخته و در بخش دوم، بر مخالفین از اهل قبله (مخالفانِ مسلمان) مانند نظام و کعبی و صیمری پاسخ گفته و پس از آن به بحث از خلق افعال عباد، پرداخته است. او در این قسمت، عدل را اثبات کرده و ادله و شواهدی را بر این ارائه میکند که بندگان خودشان افعالشان را ایجاد میکنند و خودشان مؤثر در آن هستند. یحیی، در باب چهارم، از صفات الهی مانند قدرت و علم و حیات و سمع و بصر و ادراک و ارداه و کلام صبحت میکند و در باب پنجم، از صفات سلبیه ذات الهی؛ او در این قسمت، جسم و عرض بودن و متعلقات این دو را از خدا نفی میکند. همچنین جوهر بودن، متحیّز بودن، در جهت بودن (قابل اشاره بودن)، الم (ناراحتی)، لذت و دیده شدن با چشم را از خدا نفی مینماید و پس از آن از اسامی الله و کیفیت اجرای این اسامی بر او صحبت میکند. با پایان یافتن مباحث فصل پنجم، جلد اول کتاب نیز به پایان میرسد.
یحیی بن حمزه در جلد دوم، مباحث کتاب را از باب ششم شروع میکند؛ وی در ا ین باب، افعال الهی و حسن و قبح عقلی را مطرح مینماید. او در باب هفتم، از نبوات و وجوب بعثت پیامبر و عصمت او سخن میگوید و سپس از پیامبری محمد مصطفی(ص). وی شبهات منکرین پیامبری آن حضرت(ص) را رد مینماید و پس از آن به سراغ مطرح کردن بحث معاد در باب هشتم میرود. معاد اخروی و چگونگی نابودی اجسام و صحت اعاده آن و رد شبهات منکرین معاد، از مباحث باب هشتم است. او در ادامه این باب، از اثبات عذاب قبر و امور سمعی متعلق به آخرت مانند میزان و صراط و نشر صحف نیز صحبت میکند. نهمین باب، به بحث از وعد و وعید و استحقاق ثواب و عقاب و صفت این دو و خلود و شفاعت اختصاص دارد. پایانبخش مطالب باب نهم، سخن از اسماء و احکام و حقیقت کفر و ایمان است. نویسنده در میان طرح این مباحث، از تکفیر هریک از مجبره و مشبهه توسط معتزله میگوید. در این بخش، همچنین بیان میگردد که مرتکب گناه کبیره از اهل نماز، مؤمن نیست (چنانکه مرجئه بدان معتقدند). همچنین کافر (چنانکه خوارج میگویند) و منافق (به اعتقاد حسن بصری) هم نیست، بلکه صرفا میتوان وی را فاسق نامید و گفت او دارای منزلتی بین المنزلتین است. دهمین باب کتاب که آخرین باب آن نیز هست، درباره امامت است. یحیی بن زید در این بخش به برخی از معتقدات شیعیان اثناعشری در باب امامت مبنی بر وجوب عقلی امامت، عصمت امام و احاطهاش به تمامی علوم و همچنین بر اعتقاد معتزله مبنی بر قول به اختیار در امامت، ایراد گرفته و سعی در ابطال آن دارد. وی سپس از احکام متعلق به دارالکفر و دارالفسق و دارالاسلام سخن گفته و کیفیت معامله با کفار را بیان میدارد؛ او آنان را در به دو بخش دستهبندی میکند: بندگان اوثان و اصنام (بتها) و نیران (آتشپرستان) و یهود و نصاری که به شریعت اسلام نزدیکند و پیامبران و کتابهایی بر آنان نازل شده است. یحیی، در پایان، از حکم اقامت در دارالکفر و زمان وجوب انتقال از آن صحبت میکند.