کت و کول. [ ک َ ت ُ ] ( اِ مرکب ، از اتباع ) کفت و کول. دوش. ( یادداشت مؤلف ). رجوع به کول و رجوع به کت شود. - به کت و کول هم جستن یا به کت و کول هم پریدن ؛ از سر و کول هم بالا رفتن. - به کت و کول هم زدن ؛ به شوخی و مزاح بسر و روی یکدیگر زدن.
فرهنگ فارسی
کول دوش
فرهنگ معین
( ~ . ) (اِمر. ) (عا. ) بازوها و شانه ها. ، از ~ افتادن احساس خستگی شدید و طاقت فرسا کردن .