دیکشنری
مترجم
بپرس
کبودی زنی
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
کبودی زنی. [ ک َ زَ ] ( حامص مرکب ) وشم. توشیم. ( یادداشت مؤلف ). خالکوبی.
فرهنگ فارسی
خال کوبی وشم
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها