کبود حصار. [ ک َ ح ِ ] ( اِ مرکب ) بمعنی کبود تشت است که کنایه از آسمان باشد.( برهان ). کبود حصار. کبود طشت. کنایه از آسمان است.( آنندراج ) ( انجمن آرای ناصری ). آسمان اول. ( مؤید الفضلاء ). آسمان. ( مجموعه مترادفات ص 10 ) : گذشت عمری تا زیر این کبود حصاربجرم آدم ماضی مطیع برزگرم.سنائی.دیده بانان این کبود حصارروز کورند یا اولوا الابصار.خاقانی.