کبوترلان

لغت نامه دهخدا

کبوترلان. [ ک َ ت َ ] ( اِ مرکب ) لانه کبوتر. آشیانه کبوتر.

کبوترلان. [ ک َ ت َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان قیلاب ، بخش اندیمشک شهرستان دزفول. سکنه 150 تن. آب آن از رودخانه و محصول آنجا غلات است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6 ).

کبوترلان. [ ک َ ت َ ] ( اِخ ) دهی از دهستان والانجرد شهرستان بروجرد است که 288 تن سکنه دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6 ).

فرهنگ فارسی

دهی از دهستان والانجرد شهرستان بروجرد

پیشنهاد کاربران

بپرس