کبوتر گرفتن. [ ک َ ت َ گ ِ رِ ت َ ] ( مص مرکب ) کبوتر شکار کردن. کبوتر زدن. بدست آوردن کبوتر. در اختیار آوردن کبوتر : باز اگر چند کبوتر گیرد باز را هم به کبوتر گیرند.
خاقانی.
- به کبوتر گرفتن ؛ با کبوتر گرفتن. بوسیله کبوتر شکار کردن و بدام انداختن : باز اگر چند کبوتر گیرد باز را هم به کبوتر گیرند.