کبربا

لغت نامه دهخدا

کبربا. [ ک َ ب َ ] ( اِ مرکب ) آش کبر باشد چنانکه آش ماست را ماست با گویند چه با بمعنی آش است. ( برهان ) ( آنندراج ). آش کبر. ( ناظم الاطباء ). کبروا. ( حاشیه برهان چ معین ). کوربا. کوروا. کبریه لصفیه. اصفیه. ( یادداشت مؤلف ).

فرهنگ عمید

آش کبر.

پیشنهاد کاربران

بپرس