کبح
لغت نامه دهخدا
کبح.[ ک ُ ] ( ع اِ ) نوعی از ترف سیاه یا رخبین است. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). رخبین. قره قروت. لور کشک. ( یادداشت مؤلف ). نوعی از کشک سیاه. ( از اقرب الموارد ).
کبح. [ ]( ع اِ ) حیوانی شبیه به بوقلمون. ( دزی ج 2 ص 437 ).
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید