کباده

/kabbAde/

معنی انگلیسی:
bow-shaped iron instrument used in gymnastics, bow

لغت نامه دهخدا

کباده. [ ک َ دَ / دِ / ک َب ْ با دَ / دِ ] ( اِ ) کمان نرم بسیار سست را گویند.( برهان ) ( ناظم الاطباء ). کمان بسیار نرم و بمعنی لیزم که پهلوانان کشند و چله اش از آهن باشد. ( غیاث ). کمان بسیار نرم که آن را چندجا چاک زنند تا از زور بیفتد و نهایت نرم گردد اعم از آنکه چله آن از روده باشد که این در مشق تیراندازی بکار آید و خواه چله آن از زنجیر باشد که در ورزش کشتی گیران بکار آید و کمان پولاد نیز همین است و از لطائف اللغة معلوم می شود که عربی است لیکن در قاموس و صراح و نهایه و جز آن بدین معنی یافته نشد این قدر هست که کبداء بمعنی کمان سطبر قبضه و کبد بمعنی کمان یعنی قبضه کمان نوشته اند و در قاموس است که کابده مکابدة کبادا، ای قاساه ومقاساة رنج کشیدن است ، پس چون در کشیدن کباده از جهت ورزش تیراندازی و غیره گونه رنجی کشیده میشود اگر مجازاً بدین معنی گفته باشند وجهی است. ( آنندراج ).

کباده. [ ک َ دَ / دِ ] ( اِ ) آلتی است آهنین که حلقه هایی مانند زنگ دارد و در زورخانه با آن ورزش کنند. ( حاشیه ٔبرهان چ معین ) :
به کباده چو بری دست تو ای رشک ملک
چون کباده ست به خمیازه کشی کار فلک.
میرنجات ( از آنندراج ).
تیر فلک در هوای آتش طبعت
پر بفکنده ست همچو تیر کباده.
کمال اسماعیل.
سختی رسد زد هر به سستی فتاده را
زنجیر آهنی به سر افتد کباده را.
ملاطغرا ( از آنندراج ).
چاک چاک کباده مردان
زور سنگ و مخیرگردان.
اوحدی.
رجوع به کباده شود.

کباده. [ ک َب ْ با دَ / دِ ] ( اِ ) آلتی است آهنین که حلقه هایی مانند زنگ دارد و در زورخانه با آن ورزش کنند. ( از حاشیه برهان قاطع چ معین ). کمان مانندی از آهن که بر وتر آن حلقه های آهنین بسته باشند و ورزشکاران و زورخانه کاران به دستی قبضه و به دست دیگر میانه وتر آن را گیرند و بر فراز سر از جانبی بجانبی برند نیرومند شدن عضلات را.

فرهنگ فارسی

یکی ازادوات ورزش باستانی شبیه به کمان که از آهن ساخته میشودودارای زنجیروپولکهای فلزی است و آنرابرسردست حرکت میدهند
( اسم ) ۱ - کمان نرم بسیار سست ( مخصوص مشق کمان کشیدن ) : [ نرمی مکن که سختی ایام میکشی از آهن است چله کمان کباده را ] . ( محسن تاثیر ) ۲- ( زور خانه ) آلتی است که امروز آنرا از آهن سازند . یک طرف آن زنجیر درشتی دارد و در وسط زنجیر هم میله ای برای جای دست گذاشته اند : [ به کباده چو بری دست توای رشک ملک . چو کمانست بخمیازه کشی کار فلک ] . ( گل کشتی )
در تداول عامه کمان نرم بسیار سست را گویند

فرهنگ معین

(کَ بّ دِ ) (اِ. ) یکی از وسایل ورزش باستانی شبیه کمان ساخته شده از آهن که آن را با دو دست بالای سر گرفته به چپ و راست تکان می دهند.

فرهنگ عمید

از ادوات ورزش باستانی شبیه کمان که از آهن ساخته می شود و دارای زنجیر و پولک های فلزی است و آن را بر سر دست حرکت می دهند.

دانشنامه عمومی

کباده یکی از ادوات ورزش باستانی ایران است. در فرهنگ دهخدا آنرا نوعی کمان مشقی برای قوی شدن کتف کمانداران نام می برند.
کباده در دو بخش تشکیل شده که یک بخش فلزی مانند بخش کمان و یک بخش زنجیری که مانند زه کمان است وزن این وسیله ورزشی معمولاً به شکلی است که ورزشکار که همان رزم آور می باشد را تمرین دهد که در میدان رزم بتواند تعداد زیادی تیر را بدون خستگی در چله نهاده زه را به اندازه کافی کشیده و به هدف شلیک نماید.
کباده در واژه پارسی همان معنای کمان نرم و سست که مخصوص مشق کمان کشیدن است. [ ۱]
پیشینیان ایران باستان برای تمرین و مشق کمان کشی کباده را ساخته اند. تصور می رود کباده های اولیه به صورت و هیئت کباده های کنونی نبوده است. در هنگام صلح ایرانیان برای تمرین رزم به زورخانه رفته و مشق رزم و جنگ می نمودند و در آن مکان مقدس اقدام به نبرد تن به تن و ایجاد استقامت جنگی می نموده اند. کباده برای تمرین کمان کشی و تمرین نگهداشت وزن آن و همچنین کشیدن پی در پی زه کمان استفاده است. چرا که کشیدن زه خود به خود سخت بوده چه رسد در هنگام نبرد که باید پی در پی تیر در کمان نهاده و شلیک نمود. هر رزمنده ایرانی در آن زمان حدود یکصد تیر رها می کرده است. [ ۲]
کباده به نوعی همان کمان جنگی است. هرچند تصور بر این است که کباده های اولیه به هیبت کباده های کنونی نبوده باشد. اما اکنون کباده از یک بخش کمان که از آهن ساخته شده و کاهی با قلم کاری زینت داده می شود و بخش دیگر زه است که یک زنجیر است که دوسمت کمان را به هم متصل می کند برای ایجاد وزن مناسب و هم گن نمودن آن با وزن بخش کمان حلقه هایی را درون حلقه زنجیر اصلی قرار می دهند و گاهی دسته ای نیز وسط زنجیر بخش زهی قرار دارد تا گرفتن آن را آسان سازد.
کباده های زورخانه ای معمولاً در بخش کمان متفاوت هستند در اولین نوع بخش کمان یک میله آهنی و سنگین است که کمی خم شده و یادآور کمانهای ساده چوبی است، نوع دیگر آن بیشتر تزئینی بوده و دارای دسته و بخش کمان دوتکه در دوطرف دسته است و گاهی با قلم کاری مزین شده است، این نوع کباده الگو برداری شده از کمانهای ایرانیان در جنگ می باشد و بیشتر به طراحی دوره شاهنشاهی ساسانی بازمی گردد. [ ۳]
استاندارد درستی در مورد وزن کباده در دست نیست اما به شکل معمول وزن کباده ۱۴ کیلوگرم و طول کمان ۱۵۰ سانتیمتر و زنجیر آن ۲۰۰ سانتیمتر است. شایان ذکر است برای پیشکسوتان باستانی کار وزنهای بالاتر تولید می شود. چنانچه رکورد در این رشته ورزشی ۱۱۰ کیلوگرم می باشد. [ ۴]
عکس کبادهعکس کباده
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

دانشنامه آزاد فارسی

کَبّاده
کَبّاده
کَبّاده
کَبّاده
(در لغت به معنی کمانِ نرم و بسیار سست، که بدان مشقِ کمان کشیدن کنند؛ واژۀ لیزم نیز به همین معنی است) وسیله ای آهنین شبیه کمان که به جای زه، رشته زنجیری بلند است و حلقه های آهنی متعدد نیز به آن بسته اند، تا صدایی دل نشین از آن برخیزد و در زورخانه ورزشکاران آن را بالای سر خود حرکت می دهند. کباده های اولیه مانند کباده های امروزی نبوده است، امروزه جنس کباده ها به جای قطعات استخوان از آهن خالص است و تنۀ آن هم حالت فنری ندارد تا بتوان آن را کشید. کباده کشی (کمان کشی) به این ترتیب است که ورزشکار تنۀ کباده را با دست چپ و زنجیر آن را با دست راست می گیرد و بالای سر می برد و چنان حرکت می دهد که دست ها از آرنج تا مچ دست به شکل افقی روی سر قرار گیرد. مرشد زورخانه برای کباده کشیدن ضربی مخصوص می گیرد و برای برخی ضمن گرفتن ضرب آواز هم می خواند. اگر کباده کش پهلوان یا پیش کسوت باشد تعداد کباده های او را نیز با آهنگ می شمارد، اما این شمارش مانند شمارش سنگ عباراتی مخصوص ندارد و به گفتن همان اعداد یک و دو و سه بسنده می کند.

پیشنهاد کاربران

کَبًاده ؛ منشعب از مفهوم کوبیدن و کوبش
توضیح مفصل و مبسوط این کلمه در متن زیر در مبحث و مقوله ی زبانشناسی تحلیل و تفسیر شده است ؛
ناک زدن ؛ با نگارش knockout ، نوک زدن به معنی ضربه کوبی در اصطلاح ناک زدن موتور ماشین در علم مکانیک خودرو که منجر به ناک اوت شدن و استهلاک قطعات موتور می شود.
...
[مشاهده متن کامل]

ناک ؛ فلسفه ی ایجاد و پیدایش این کلیدواژه از طریق قانون و قواعد ایجاد کلمات در آبراه جریان دار و شارش گونه و سیال حروف و کلمات در متن زیر تحلیل و تفسیر و تبیین شده است ؛
کبود ؛ در فرهنگ نامگذاری برای رنگ ها به رنگی که حاصل از منکوب شدن و کوبیده شدن در بدن انسان ایجاد می شود گفته می شود. این حالت برای انسان ها با اصطلاح نکبت گرفتن محصول عمل نوک زدن در مکالمات روزمره رایج می باشد.
نکبت ؛ این کلمه دارای ریشه ی ثلاثی ( ن ک ب ) می باشد که این ریشه ثلاثی دارای سه مصدر ( ن ک ) و ( ک ب ) و ( ن ب ) می باشد.
هر سه مصدر در ریشه ی ثلاثی ( ن ک ب ) منجر به ایجاد سه کلمه با سه ساختمان با یک مفهوم مشترک برای ایجاد یک جمله جهت تعریف این کلیدواژه می شود.
در مصدر ( ن ک ) کلمه ی نوک و ناک قابل مشاهده است.

کلمه ی نوک در منقار پرندگان یک اصطلاح نام آشنایی برای ما می باشد.
کلمه ی ناک در صنعت مکانیک خودرو با اصطلاح ناک زدن موتور در زمانی که موتور تنظیم نباشد و با اصطلاح دل زدن ماشین باعث ایجاد نوک های ضربه ای و ایجاد لرزش در کل بدنه ی خودرو می شود.
مفهوم کلمه ی نوک و ناک با توجه به مدل صدور آوای این کلمه که به صورت تک بخشی و تک ضربی می باشد اشاره به یک حجم کم ولی دارای رسا بودن و بُرْد و نفوذ بالا به دلیل درون پُر بودن و سختی و انسجام زیاد در مفهوم این کلمه می باشد.
نمونه ی مفهوم باطنی و عینی این کلمه در اصطلاح نکته و نُقطه و نِق زدن و ناقه قابل مشاهده است.
همچنین کلمه ی ناک به مفهوم وجود یک هستی دارای درون پُری و دارای انسجام به عنوان یک مکمل در ساختمان کلمات نقش آفرینی می کند مثل اصطلاح آبناک به معنی دارای آب فراوان مثل دردناک و خشمناک به معنی دارای درد و خشم زیاد و فراوان از این دست اصطلاحات.
در مصدر ( ک ب ) کلمه ی کبود شدن و کوبیده شدن حاصل عمل نوک خوردن و ناک دیدن قابل مشاهده است.
در مصدر ( ن ب ) کلمه ی نَب و ناب کلمات بسیار زیاد ایجاد می شود مثل ناب نبش نبات نف ناف نفع و. . . که حرف ب در این مصدر در قانون قلب ها قابل تبدیل به حرف ف می باشد به معنی دریافت و کسب نفع در این کلمات که ذکر شد.
معنی کلمه ی نکبت به معنی منکوب شدن و کوبیده شدن و تحت کوبش قرار گرفتن و کبود شدن دارای معنا و مفهوم می باشد.
درک بهتر مطلب فوق مرتبط با تحلیل و تفسیر کلمه ی عنکبوت در متن زیر تحلیل و تبیین شده است ؛
عنکبوت ؛ موجود نکبت آور و منکوب کننده.
فلسفه ی ایجاد و پیدایش این کلیدواژه بر مبنای قانون و قواعد ایجاد کلمات با ریخت و نگارش اَنکبوت مرتبط با کلمه ی نکبت و کبود و منکوب و کوبیدن و کوبش و نوک زدن و ناک زدن می باشد.
اصطلاح منکوب شدن به معنی کوبیده شدن و تحت کوبش قرار گرفتن و کبود شدن می باشد.
مفهوم کلمه ی عنکبوت به معنی منکوب کننده از مصدر نکبت به معنی کبود کننده و منکوب کردن و نکبت آور می باشد.
کلمه ی کباده در ورزش باستانی احتمالا از جهت کوبیده شدن حلقه ها و پولک های فلزی متصل به هم توسط زنجیر به یکدیگر که عمل ناک زدن در این حرکت ورزشی و باستانی که به صورت رفت و برگشتی انجام می گردد قابل مشاهده است گفته می شود.
کلمه ی کبد نیز که با نام دیگر آن به جگر سیاه معروف می باشد از جهت رنگ کبود و منکوب کننده سموم و آفاتی می باشد که به بدن آسیب می رساند و با دفع این آسیب بدن نفع می برد.

به نظر می رسد که از شکل حلقه ای و گرداگرد دهان که کب نامند با پسوند ، واده، به معنی پی و پایه ، واژه کبواده یا کباده ساخته شده است
از ابزار های ورزش باستانی