کباد
لغت نامه دهخدا
کباد. [ ک ِ ] ( ع مص ) رنج کشیدن و تحمل کردن کاری. ( از اقرب الموارد ). رنج کاری کشیدن و سختی دیدن. ( از منتهی الارب ).
کباد. [ ک ُب ْ با ] ( ع اِ ) لغتی است که عامه آنرا ترنج اطلاق کنند. ( از المنجد ).
فرهنگ فارسی
رنج کشیدن و تحمل کردن کاری
دانشنامه عمومی
کباد یک روستا در ایران است که در دهستان درح شهرستان سربیشه واقع شده است. [ ۱] کباد ۳۷ نفر جمعیت دارد.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفwiki: کباد
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید