کباب شدن ( بودن ) دل ؛ سوختن دل. متأثر بودن ( شدن ) :
خجسته بادت و فرخنده مهرگان و به تو
دل برادر شاد و دل عدوت کباب.
فرخی.
رجوع به کباب در ردیف خود شود.
خجسته بادت و فرخنده مهرگان و به تو
دل برادر شاد و دل عدوت کباب.
فرخی.
رجوع به کباب در ردیف خود شود.