کاکرو

لغت نامه دهخدا

کاکرو. [ ک ِ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان قیلاب بخش اندیمشک شهرستان دزفول در 58هزارگزی شمال خاوری اندیمشک و 4 هزارگزی شمال راه آهن اهواز به تهران واقع است. کوهستانی و گرمسیر و مالاریائی است. تعداد سکنه آن 400 تن است آبش از چشمه تأمین میشود. محصولاتش عبارت از غلات و شغل اهالی آن زراعت و ازصنایع دستی قالیبافی معمول است. ساکنین آن از طایقه عشایر لر هستند. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6 ).

پیشنهاد کاربران

کاکرو یوگا رقیب اصلی سوباسا اوزارا بود کسی که سر کار میرفت و برای خوانوادش از راه سالم پول در میاورد چون بابا نداشت و از خیلی ها باشرف تر بود او در برهه ای از زمان دچار خستگی روحی شده و دست از کار میکشد ولی مربی دلسوز او به احوال وی پی برده و با تندی وی را ببر بی دندان خطاب میکند و به او یاد اور میشود که چرا باید سخت تلاش کرد و چرا باید خود را پاره کنیم ، صحبت های دلسوزانه ی مربی، اتش روح کاکرو را شعله ور کرده و او را دوباره به زندگی برمیگرداند .
...
[مشاهده متن کامل]

دقت کنید در کارتون ژاپنی چقدر درستی و تلاش باهم گره خورده اند و کارگردان باظرافتی زیبا ان را به تصویر میکشد . از طرفی هر شخصی از چیزی در زنج است اما با تلاش خود را بالنده میکند مانند جان میزوگی ، جان میزوگی بدلیل مشگل ائورت قلبی و اریتیمی بازی خارق العاده ای دارد سوباسا که پدر ندارد و همه انها گرد هم می ایند و همدلی میکنند از طرفی رقابت انها از نوع سالم است نه رقابت فاسد که همدیگر ر ابه تباهی بکشانند . این یک نوع ظرافت زیبای داستان نویسنده است

کاکرو واقعا ینی چی؟ ینی شماره 10 میوا ( توهو )
تک چشم یاقی

بپرس