کاچول
لغت نامه دهخدا
از آن جمله پنجاه من بار کرد
چو رقاص کاچول بسیار کرد.
( دستورنامه نزاری قهستانی چ روسیه ، 1923 ).
فرهنگ فارسی
( اسم ) حرکت سرین جنبش سرین بهنگام رقص
کاجول رقص
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
* کاچول کردن: (مصدر لازم ) [قدیمی] تکان دادن سرین به هنگام رقص: از آن جمله پنجاه من بار کرد / چو رقاص کاچول بسیار کرد (نزاری: برهان قاطع: کاچول، حاشیه ).
گویش مازنی
پیشنهاد کاربران
کاچول همان قاشق چوبی است.
در زبان لری هر گاه برگه ای از نان را به شکل نیم لوله کرده و درون آش یا ماست کرده بخورند به این نوع لقمه کاچول می گویند و کا یا که به معنی چوب است و چول هم یعنی خم شده .
کاچول به قاشق تبدیل شده است.
در زبان لری هر گاه برگه ای از نان را به شکل نیم لوله کرده و درون آش یا ماست کرده بخورند به این نوع لقمه کاچول می گویند و کا یا که به معنی چوب است و چول هم یعنی خم شده .
کاچول به قاشق تبدیل شده است.