کاچغر

لغت نامه دهخدا

کاچغر. [ غ َ ] ( اِخ ) کاجغر. بر وزن و معنی کاشغر است و آن شهری باشد از ماوراءالنهر و بعضی گویند چاچ همان است که کمان خوب از آنجا می آورند. ( برهان ). بر وزن و معنی کاشغر است و آن شهری باشدمعروف. ( آنندراج ). مؤلف فرهنگ نظام وجه اشتقاق ذیل را برای آن ساخته است : ممکن است کاشغر مبدل آن باشدچه کاج بمعنی شیشه است و «غر» مبدل «گر» و معنی مجموع شیشه گر و وجه تسمیه شاید بودن کارخانه شیشه سازی در آن شهر بوده. - انتهی. نیز رجوع به کاشغر شود.

پیشنهاد کاربران

بپرس