کاول

لغت نامه دهخدا

کاول. [ وُ ] ( اِ ) سفره چی و بکاول. ( ناظم الاطباء ). مخفف بکاول که ترکان توشمال گویند و سفره چی را نیز گفته اند. ( برهان ). در ترکی جغتایی بکاول بمعنی صاحب منصب و کسی است که مأمور چشیدن مشروبات است. ( از حاشیه برهان چ معین ). || گندنای کوهی را هم میگویند و آن را به عربی کراث الکرم خوانند. ( برهان ). کراث الکرم و گفته اند که کراث جبلی است. ( فهرست مخزن الادویه ).

کاول. [ وُ ]( اِخ ) کابل ، پایتخت افغانستان. رجوع به کابل شود.

فرهنگ فارسی

کراث الکرم

دانشنامه عمومی

کاول ( انگلیسی: Cowell, South Australia ) یک منطقه مسکونی در استرالیا است.
عکس کاولعکس کاولعکس کاولعکس کاولعکس کاولعکس کاول
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

یک اصطلاحی در مورد آینه ها در فیزیک داریم به نام آینه کاو و آینه کوژ. آینه کاو یعنی مقعر و دارای قعر و گودی و آینه کوژ که برای درک بهتر اصطلاح کوژ پشت هم در آدمها داریم به مفهوم کاسه وارونه یا دارای برآمدگی.
...
[مشاهده متن کامل]
یک اصطلاحی هم در مکالمات روزمره داریم تحت عنوان کند و کاو به معنای جستجو کردن. حالا با این تعریف وقتی جایی یا زمینی کنده می شود اون جای کنده شده حالت کاو به خود می گیرد یعنی دارای قعر و گودی می شود. جایی هم که کاو شد و دارای یک فضایی شد اون فضا اصطلاحاً کاول می شود و قابلیت کاوش پیدا می کند و می تواند چیزی را در خود جذب و نگهداری کند. اصطلاح کَوَل گذاری در قنات ها هم که برای محافظت از دیواره قنات ها با حلقه های سیمانی ایجاد می شود تایید کننده این تعریف می باشد. اصطلاحاتی که در ابعاد مختلف با مفهوم کلمه ی کاول جور در بیاید کلمه خوردن آشامیدن گرسنه تشنه جاذب چاله مجرا صیفه و غیره در ابعاد کاربردی مختلف می باشد ولی کلمه ای که بیشتر به موازات مفهوم این کلمه هم خوانی داشته باشد کلمه کاوشگر در اصطلاح کند و کاو می باشد. اصطلاح کلو وشربو و لا تصرفو نیز مرتبط با همین مفهوم می باشد. اصطلاح کاویتاسیون هم که در مکانیک سیالات و پمپ های صنعتی با مفهوم حفره زیاد استفاده می شود مرتبط با همین مفهوم کلمه کاول می باشد که بر اثر افت فشار و ایجاد خلأ در پشت پروانه پمپ ها این حفره ها و حباب ها ایجاد می شوند و با رسیدن به منطقه پر فشار این حفره ها هرآنچه در محیط اطرافش باشد به درون خود جذب و باعث ایجاد خوردگی و تخریب و کنده شدن در سطوح داخلی پمپ ها می شود. اصطلاح باغ کولیدن که برای حذف علف های هرز و ایجاد جوب برای برقراری جریان آب می باشد نیز در راستای همین مفهوم تبیین شده می باشد. اصطلاح کولاک نیز که با لهجه فرانسوی از ترکیب کول و آک ایجاد شده است یعنی فضایی که کِیل آن آک یا پُر شده باشد و حالتی هست که بارندگی در بالاترین حالت خودش می باشد. احتمالا کلمه کالا نیز مرتبط با همین مفاهیم ولی در بُعد کاربردی خودش باشد. اصطلاح کاله و کول دقیقا شباهت دو حالت چاله و چوله را در خود نمایان می کند. مخصوصا اگر از زاویه ذات حروف به دو کلمه کول و چول نگاهی داشته باشیم کلمه کول و چول با توجه به ذات حرف ( و ) جاری بودن و رونده بودن اون کلمه را نشان می دهد مثل رود سود سقوط صعود هبوط و غیره. کلمه کوکاکولا نیز از همین رویه یعنی نوشیدنی کوک کننده یا شارژ کننده. کلمه باسکول نیز که با لهجه فرانسوی در زبان فارسی در حال استفاده می باشد ترکیب بِیس و کِیل می باشد به مفهوم یک بِیس جهت کیلان کردن و کیلو نمودن. اصطلاح کیله کردن برنج و حبوبات و غلات نیز اصطلاحات آشنایی هستند که در زمان و زبان ما در حال استفاده می باشد.

بپرس