کاوشگر

واژه نامه بختیاریکا

پیتنا؛ وریزا

جدول کلمات

کنجکاو

مترادف ها

probe (اسم)
کاوش، میله، تحقیق، رسیدگی، مسبار، جستجو، کاوشگر، میله استحکام، اکتشاف جدید، سنبه جراحی

excavator (اسم)
حفر کننده، کاوشگر

پیشنهاد کاربران

منبع. عکس فرهنگ ریشه های هندواروپایی زبان فارسی
منبع. عکس فرهنگ پاشنگ
واژه ی کاوشگر از ریشه ی دو واژه ی کاوش و گر فارسی هست
زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان حضور سربازان تُرک در ارتش�سامانیان�روی داد. پس از آن، در زمان فرمان روایی�غزنویان، �سلجوقیان�و پس از�حملهٔ مغول، تعداد بیشتری�وام واژهٔ�ترکی به زبان فارسی راه یافت؛ اما بیشترین راه یابی واژه های ترکی به زبان فارسی در زمان فرمانروایی�صفویان، که ترکمانان�قزلباش�در تأسیس آن نقش اساسی داشتند، و�قاجاریان�بر ایران بود.
...
[مشاهده متن کامل]

• منابع ها. تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. اول و دوم، انتشارات ققنوس، ۱۳۷۴
• تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. سوم، انتشارات بدیهه، ۱۳۷۴
• حسن بیگ روملو، �احسن التواریخ� ( ۲ جلد ) ، به تصحیح�عبدالحسین نوایی، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۹. ( مصحح در پایان جلد اول شرح مفصل و سودمندی از فهرست لغات�ترکی�و�مغولی�رایج در متون فارسی از سده هفتم به بعد را نوشته است )
• فرهنگ فارسی، محمد معین، انتشارات امیر کبیر، تهران، ۱۳۷۵
• غلط ننویسیم، ابوالحسن نجفی، مرکز نشر دانشگاهی، تهران، ۱۳۸۶
• فرهنگ کوچک زبان پهلوی، دیوید نیل مکنزی، ترجمه مهشید فخرایی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ۱۳۷۹

کاوشگرکاوشگرکاوشگرکاوشگرکاوشگرکاوشگر
جویا، کاوار، کارآ
برابرواژه ها🇮🇷
واکاو، کاوا، پژوهشگر، دانشگر، وارست، واجو، جوینده
کاوشگر
کاو از مصدر کافتن/کاف یا کاویدن/کاو به معنای استخراج و موشکافی و جست و جو
معدن کاوی شنیدید دیگه
ش اسم ساز
گر هم کننده
چیزی که میکاوه
پانترک گرامی
هیچ ربطی به آسمان و ایناهم نداره هرچند که برای فضاپیما بکار می بریم
...
[مشاهده متن کامل]

ولی صفتم آدمم میتونه باشه
آدم کاوشگر
و . . .
اسم اشکبوسم شاهنامه ایه
اگه دشمن فارسی هستید پس بیخود میفرمایید از منابع فارسی برای تاریخ تراشی استفاده می کنید
توران توران کردن امروزتون رو مدیون همون فردوسی ای هستید که میکوبیدش چون خود ترکا این مفهوم رو منسجم نداشتن

درود
در پاسخ به رضا اصغریان
واژه کاوش و کاوشگر
از واژه کاویدن ( جستجو کردن ، کندن ، حفر کردن ، شکافتن و. . . . . ) و کنکاش کردن و. . . . میاد
و پسوند " گر " که به پایان کاوش اضافه میشه ( کاوشگر ) معنی شغل و کار رو میده
...
[مشاهده متن کامل]

برای نمونه
1. آهن ( آهنگر : کسی که با آهن سر و کار داره )
2. درو ( دروگر : کسی که با چیدن و هرس کردن علف و گندم و. . . سر و کار داره )
3. آرایش ( آرایشگر : کسی که آرایش میکنه )
4. و . . . . . . . . . .
نکته : شما باید از پیج های نامعتبر اینستاگرام و تلگرام و. . . . دوری کنید و اگر شما واقعا دنبال معنی و ریشه درست واژگان باشید ، باید از راه درست آن وارد بشی ، و به کتاب های واژه شناسی و زبان شناسی رجوع کنید و با اساتید کارکشته دیدار کنید .
و گرنه اگر بخواهیم با روش و شیوه شما پیش ببریم ، برای نمونه ما هم میتوانیم بگوییم که واژه ترک و ترکیه در زبان انگلیسی به معنی بوقلمون هست
و یا در زبان لری به معنی چوب است ، پس واژه ترک و ترکیه ، واژگانی انگلیسی و لری هستن ، و امثال های این چنینی فراوان هستند .
در پایان هم بگم که اون واژه زبان پارسی دری یا همان زبان پارسی درباری ، که زبان رسمی درباریان کاخ تیسفون ( عراق ) پایتخت ساسانیان بوده ، و به این نام معروف شده .
کاش حداقل دو تا کتاب بخوانید ، امثال شما ها . 😂☺
من برای سخنانم ، چندین بن مایه ( منبع ) معتبر میارم
ولی امثال شماها ، فقط با جعل و رجوع به پیج های اینستاگرام جعلیات رو میخوانید و کپی میکنید
بدرود

پاسخ به رضا اصغریان:
1 - کاووش و کاووشگر از کاویدن به معنای جستو کردن و سوراخ کردن می آید .
2 - با همین ذهن پویا و جویا و بویا و گویا به زودی پیشرفت می نمایی و به درجه پانترکی نایل می شوی.
3 - با نگاه شما همه واژه های جهان ترکی هستند و آنها را باید اینقدر کم و زیاد کنید تا با ذهن وهم زده شما سازگار شود .
...
[مشاهده متن کامل]

جوینده
کاوشکار
کاوشگر یعنی همان
کاوشگر
جستجو

به دنبال چراها.
کسی که کاوش می کند ( رجوع شود به واژه کاوش ) . جستجوگر
( باستانشناسی ) کسی که در جستجوی بازمانده های تاریخی می باشد.
( ستاره شناسی ) فضانوردها یا وسایل ستاره شناسی یی که برای پیدا نمودن اجرام فضایی استفاده می شود.
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)

بپرس