کانْسْتَبِل، جان (۱۷۷۶ـ۱۸۳۷)(Constable, John)
تابلوی گندم زار، اثر جان کانستبل
نقاش انگلیسی. از بزرگ ترین نقاشان منظره پرداز قرن ۱۹ بود. صحنه هایی از طبیعت زادگاهش سافوک۱، ازجمله تابلوی گاری علوفه۲ (۱۸۲۱؛ نگارخانۀ ملی لندن۳)، و همچنین تصاویری از کاخ ها، کلیساها، چشم اندازها، و سواحل بریتانیا نقاشی کرد. کانستبل میراث بَر سنّت واقع گرایی۴ محزون هلندی، به ویژه شیوۀ یاکوب رویسدال۵ بود. می خواست تغییرات زودگذر جوّی را بر تابلو آوَرَد و از مناظر طبیعی انگلستان تصاویر یادمانی بسازد؛ همچون تابلوی اسب سفید۶ (۱۸۱۹؛ مجموعۀ فریک، نیویورک۷) و کلیسای جامع سالزبری از دیدگاه محوطۀ اُسقُفی۸ (۱۸۲۷؛ موزۀ ویکتوریا و آلبرت۹، لندن). نقاشی های کانستبل به سبب بازنمایی جلوه های جوّی شایان توجه اند؛ بسیاری از نقاشان فرانسوی، ازجمله اوژِن دُلاکروا۱۰ آثارش را ستودند. در میان برگزیده ترین آثارِ او تابلوی اسب جهنده۱۱ (۱۸۲۵؛ آکادمی سلطنتی، لندن۱۲)، گندم زار۱۳ (۱۸۲۶؛ نگارخانۀ ملی لندن)، و دِدَم وِیل۱۴ (۱۸۲۸؛ نگارخانۀ ملی اسکاتلند۱۵، ادینبورگ۱۶) درخور ذکرند. بسیاری از پیش طرح های رنگ روغنی اش از بهترین آثار او به شمار می آیند. کانستبل در جوانی در آسیاب خانوادگی شان کار کرد، و به تدریج به نقاشی گرایید. در ۲۳سالگی در هنرکده های آکادمی سلطنتی۱۷ تحصیلات جدّی را آغاز کرد، و در ۳۵سالگی تابلوی دِدَم وِیل (۱۸۱۱) را کشید. در دوران طولانی تکامل هنری اش دو عامل اصلی یاد کردنی اند: نخست این که دستاوردهای نقاشان منظره ساز، ازجمله کلود لورن۱۸، یاکوب رویسدال، پتر پل روبنس۱۹، تامس گِینزبارو۲۰، و تامس گِرتین۲۱ را تحلیل و بررسی کرد و دوم این که طبیعت و همۀ مظاهر آن را می ستود ـ چشم اندازهای پانوراما (سراسرنما)۲۲ی اَبرهای پایان ناپذیر، دشت ها، رودها، چمن زارهای آب گیر و گندم زارهای زادگاهش انگلیای شرقی۲۳، و به ویژه درّۀ استور۲۴ در نزدیک خانه اش که اکنون با نام «دیار کانستبل» مشهور است، در آثارش تجلّی یافته اند. فطرتاً نقّاش دشت ها و صحنه های ساده و بی تکلّف روستایی بود؛ مناظر کوهستانی که برای نقاشان رمانتیک۲۵ چنان دلپذیر بود، توجّه او را برنمی انگیخت. اصولی که کانستبل خود را ملزم به رعایت آن می دانست، آثار وی را از جوزف ترنر۲۶، هنرمند معاصرش، متمایز می سازد. کانستبل که هنرمند شاخص دورۀ رمانتیک بود، همچون وردزورث۲۷، پس از رهایی از تنش های انقلاب و جنگ، فقط به طبیعت و مطالعۀ پدیده های طبیعی پرداخت. در ۱۸۱۹ به عضویت آکادمی سلطنتی درآمد، و در همان سال متعاقب دریافت مستمری مقرر، از دغدغه های مالی رهایی یافت و توانست نیروی خویش را صرف اجرای آثار برجسته اش کند. کانستبل در انگلستان تأثیر مستقیم چندانی نداشت، لیکن در فرانسه هنرمندان مکتب باربیزون۲۸ و کمی بعد امپرسیونیست ۲۹ها را متأثر ساخت.
SuffolkThe HaywainNational Gallery, LondonrealismJacob RuisdaelThe White HorseFrick Collection, New YorkSalisbury Cathedral from the Bishop’s GroundsVictoria and Albert MuseumEugène DelacroixThe Leaping HorseRoyal Academy, LondonThe CornfieldDedham ValeNational Gallery of ScotlandEdinburghRoyal Academy SchoolsClaude LorrainPeter Paul RubensThomas GainsboroughThomas GirtinpanoramaEast AngliaStourRomanticJoseph TurnerWordsworthBarbizon SchoolImpressionist
تابلوی گندم زار، اثر جان کانستبل
نقاش انگلیسی. از بزرگ ترین نقاشان منظره پرداز قرن ۱۹ بود. صحنه هایی از طبیعت زادگاهش سافوک۱، ازجمله تابلوی گاری علوفه۲ (۱۸۲۱؛ نگارخانۀ ملی لندن۳)، و همچنین تصاویری از کاخ ها، کلیساها، چشم اندازها، و سواحل بریتانیا نقاشی کرد. کانستبل میراث بَر سنّت واقع گرایی۴ محزون هلندی، به ویژه شیوۀ یاکوب رویسدال۵ بود. می خواست تغییرات زودگذر جوّی را بر تابلو آوَرَد و از مناظر طبیعی انگلستان تصاویر یادمانی بسازد؛ همچون تابلوی اسب سفید۶ (۱۸۱۹؛ مجموعۀ فریک، نیویورک۷) و کلیسای جامع سالزبری از دیدگاه محوطۀ اُسقُفی۸ (۱۸۲۷؛ موزۀ ویکتوریا و آلبرت۹، لندن). نقاشی های کانستبل به سبب بازنمایی جلوه های جوّی شایان توجه اند؛ بسیاری از نقاشان فرانسوی، ازجمله اوژِن دُلاکروا۱۰ آثارش را ستودند. در میان برگزیده ترین آثارِ او تابلوی اسب جهنده۱۱ (۱۸۲۵؛ آکادمی سلطنتی، لندن۱۲)، گندم زار۱۳ (۱۸۲۶؛ نگارخانۀ ملی لندن)، و دِدَم وِیل۱۴ (۱۸۲۸؛ نگارخانۀ ملی اسکاتلند۱۵، ادینبورگ۱۶) درخور ذکرند. بسیاری از پیش طرح های رنگ روغنی اش از بهترین آثار او به شمار می آیند. کانستبل در جوانی در آسیاب خانوادگی شان کار کرد، و به تدریج به نقاشی گرایید. در ۲۳سالگی در هنرکده های آکادمی سلطنتی۱۷ تحصیلات جدّی را آغاز کرد، و در ۳۵سالگی تابلوی دِدَم وِیل (۱۸۱۱) را کشید. در دوران طولانی تکامل هنری اش دو عامل اصلی یاد کردنی اند: نخست این که دستاوردهای نقاشان منظره ساز، ازجمله کلود لورن۱۸، یاکوب رویسدال، پتر پل روبنس۱۹، تامس گِینزبارو۲۰، و تامس گِرتین۲۱ را تحلیل و بررسی کرد و دوم این که طبیعت و همۀ مظاهر آن را می ستود ـ چشم اندازهای پانوراما (سراسرنما)۲۲ی اَبرهای پایان ناپذیر، دشت ها، رودها، چمن زارهای آب گیر و گندم زارهای زادگاهش انگلیای شرقی۲۳، و به ویژه درّۀ استور۲۴ در نزدیک خانه اش که اکنون با نام «دیار کانستبل» مشهور است، در آثارش تجلّی یافته اند. فطرتاً نقّاش دشت ها و صحنه های ساده و بی تکلّف روستایی بود؛ مناظر کوهستانی که برای نقاشان رمانتیک۲۵ چنان دلپذیر بود، توجّه او را برنمی انگیخت. اصولی که کانستبل خود را ملزم به رعایت آن می دانست، آثار وی را از جوزف ترنر۲۶، هنرمند معاصرش، متمایز می سازد. کانستبل که هنرمند شاخص دورۀ رمانتیک بود، همچون وردزورث۲۷، پس از رهایی از تنش های انقلاب و جنگ، فقط به طبیعت و مطالعۀ پدیده های طبیعی پرداخت. در ۱۸۱۹ به عضویت آکادمی سلطنتی درآمد، و در همان سال متعاقب دریافت مستمری مقرر، از دغدغه های مالی رهایی یافت و توانست نیروی خویش را صرف اجرای آثار برجسته اش کند. کانستبل در انگلستان تأثیر مستقیم چندانی نداشت، لیکن در فرانسه هنرمندان مکتب باربیزون۲۸ و کمی بعد امپرسیونیست ۲۹ها را متأثر ساخت.
SuffolkThe HaywainNational Gallery, LondonrealismJacob RuisdaelThe White HorseFrick Collection, New YorkSalisbury Cathedral from the Bishop’s GroundsVictoria and Albert MuseumEugène DelacroixThe Leaping HorseRoyal Academy, LondonThe CornfieldDedham ValeNational Gallery of ScotlandEdinburghRoyal Academy SchoolsClaude LorrainPeter Paul RubensThomas GainsboroughThomas GirtinpanoramaEast AngliaStourRomanticJoseph TurnerWordsworthBarbizon SchoolImpressionist
wikijoo: کانستبل،_جان_(۱۷۷۶ـ۱۸۳۷)