دیکشنری
مترجم
بپرس
کاندید کردن
معنی انگلیسی
:
nominate
,
to nominate
دنبال کنید
مترادف ها
nominate
(فعل)
منصوب کردن، نامزد کردن، معرفی کردن، نامیدن، کاندید کردن
فارسی به عربی
رشح ، الترشیح
رشح ترشیحا
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها