کانب

لغت نامه دهخدا

کانب. [ ن ِ ] ( ع ص ) مرد سیرشکم. ( اقرب الموارد ) ( متن اللغة ) ( منتهی الارب ). || آنکه پس از فقر بی نیاز باشد. ( اقرب الموارد ). || غلیظ و ستبر. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

مرد سیر شکم

پیشنهاد کاربران

بپرس