کامیدن

لغت نامه دهخدا

کامیدن. [ دَ ] ( مص ) خواستن و آرزو کردن. ( ناظم الاطباء ). خواهش نمودن. ( آنندراج ). || رغبت داشتن. ( ناظم الاطباء ) :
چو شاهی به کامی بکاهد روان
خرد گردد اندر میان ناتوان.
فردوسی.

پیشنهاد کاربران

بپرس