کامیدن. [ دَ ] ( مص ) خواستن و آرزو کردن. ( ناظم الاطباء ). خواهش نمودن. ( آنندراج ). || رغبت داشتن. ( ناظم الاطباء ) : چو شاهی به کامی بکاهد روان خرد گردد اندر میان ناتوان.فردوسی.