دیکشنری
مترجم
بپرس
کاملا پر
معنی انگلیسی
:
brimful
,
chock
,
chock-full
,
jampacked
دنبال کنید
واژه نامه بختیاریکا
تیرمال؛ تیر کش؛ سَر پُر؛ کو پَر؛ کو پَین
مترادف ها
replete
(صفت)
مشبع، انباشته، لبریز، چاق، پر مایه، کاملا پر
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها