کامل العقل

لغت نامه دهخدا

کامل العقل. [ م ِ لُل ْ ع َ ] ( ع ص مرکب ) با خرد تمام. عاقل. آنکه عقلش بکمال رسیده باشد :
مر ترا عقلست جزوی در زمان
کامل العقلی بجو اندر جهان.
مثنوی.
رجوع به کامل عقل شود.

فرهنگ فارسی

آنکه دارای عقل کاملف است خردمند بخرد .
با خرد تمام

پیشنهاد کاربران

در متون عربی کهن عبارت "کامل العقل" وجود ندارد واین عبارت کنونی گرتهبرداری شده.
کامل العقول: پرداخت بدهی کاملاً بدون نقص او تأخیر.
اینجا "عقول" به معنی :بدهی که باید پرداخت شود نه جمع "عقل".
عقل کنایه از "فرد سالم" هست که از اشتباه دوری هست؛ نه اینکه "مغز سالمِ" دارد.
...
[مشاهده متن کامل]

متون عربی واشعار کهن و"قرآن عربی مبین" و"نهج البلاغة" به میل خودتان وبرحسب لغتنامه های کنونی ( صدساله ) ؛ تفسیر وترجمه نکنید.
به
ناقصات العقول
عقول
ناقص العقول
عقل
کامل العقول
رجوع شود.
ضمناً:
به حقایق" لغوی" ومعانی کلمات عربی کهن توسط استاد ( حقیقت یاب ) جناب عطار با دقّتِ بالا مطالعه کنید.

بپرس