کامل البهائی

دانشنامه اسلامی

[ویکی نور] کامل البهائی ترجمه کامل بهایی، اثر عمادالدین طبری متعلق به قرن هفتم است که توسط اکبر صفدری قزوینی از عربی به فارسی ترجمه شده است.
چون در این کتاب، مؤلف مطالب و روایاتی را از کتبی مثل نکت الفصول عجلی و کتاب دامغانی و مجتبی الصالحانی و الهاویه و... نقل نموده که این کتب یا بر اثر حوادث روزگار از بین رفته و یا اصلا چاپ نشده اند، به همین علت روایات و مطالبی که از کتاب ها نقل شده، اگر در کتاب دیگری هم نقل شده بود، استخراج گردیده و الّا به همان نقل مؤلف اکتفا شده، لازم به توضیح است که بعضی از روایات را مؤلف نقل به مضمون کرده، کما اینکه بعضی از مطالب هم که نقل کرده، در کتب معتبر روایی و یا تاریخی ذکر نشده است.
ترجمه حاضر، ترجمه ای شیوا نبوده و به زبان قدیمی نوشته شده است.
کتاب حاضر؛ شامل منابع تحقیق و فهرست مطالب است که در پایان کتاب قید شده است.
مطالعه کتاب کامل البهائی در پایگاه کتابخانه دیجیتال نور

[ویکی نور] کامل البهائی (تعریب کتاب «کامل بهائی» اثر عمادالدین طبری). کامل البهائی تعریب کتاب «کامل بهائی» اثر عمادالدین طبری (متوفی 675ق) است که به قلم محمد شعاع فاخر ، از فارسی به عربی ترجمه شده است.
در ابتدای کتاب، دو مقدمه از مترجم و محدث قمی افزوده شده است. در مقدمه مترجم، ابتدا شرح حال مختصری از نویسنده ارائه و سپس، توضیح کوتاهی پیرامون کتاب ذکر شده است .
مترجم به این نکته اشاره دارد که در اصل کتاب، با اشتباهات لغوی، تاریخی و حتی کلامی فراوانی مواجه شده و پس از تحقیق و تفحص بسیار، به تصحیح آن پرداخته است . ازجمله اشکالاتی که مترجم به اصل فارسی کتاب گرفته، آن است که چرا کتاب مورد تحقیق صحیح قرار نگرفته و ناشر، به نسخه ای که در طبع بدان اعتماد نموده، اشاره نکرده است؟.
در مقدمه دوم نیز شرح حال مختصری از مؤلف ارائه و به آثار او، اشاره شده است.
مطالب اصل کتاب دو مجلد در یک جلد سامان گرفته؛ اما مترجم، آن را در دو جلد تنظیم کرده است. ازجمله ویژگی های این ترجمه، علاوه بر سعی مترجم بر حفظ اصل رعایت امانت در ترجمه و به کارگیری عبارات مناسب و تا حدی مسجع، شیوایی و رسایی متن است، به گونه ای که تا حد امکان، از واژه ها و عبارات ثقیل و سنگین در آن استفاده نشده است. به منظور آشنایی با نوع ترجمه و مقدار توانایی مترجم، بخشی از متن فارسی به همراه ترجمه عربی آن، نقل می شود:
«باب یازدهم؛ برپایی سقیفه: چون رسول(ص) را دفن کردند و خبر مرگ او در دیار عرب فاش شد و رؤسا و امراء و فقرا و قبائل عرب روی به تعزیت رسول نهادند و روزبه روز می آمدند و بنوهاشم به عزا مشغول شدند، صحابه چنان مصلحت دیدند که فرصت نگهدارند و گفتند که کار خلافت به زودی بباید ساخت یمکن که اگر بنوهاشم از عزا فارغ شوند این کار بر ما تمام نشود» .

پیشنهاد کاربران

بپرس