اگر دادده باشی ای نامجوی
شوی بر همه آرزو کامجوی.
فردوسی.
امیران کامران ، دلیران کامجوی هزبران تیزچنگ ، سواران کامکار.
فرخی.
شاد بادی بر هواها کامران و کامگارشاه باشی بر زمانه کامجوی و کامران.
فرخی.
گرت غم نماید تو شو کامجوی می آتش کن و غم بسوزان بر اوی.
اسدی.
کامجویان را ز ناکامی چشیدن چاره نیست بر زمستان صبر باید طالب نوروز را.
سعدی.
رجوع به کامجو شود.