کام امدن

لغت نامه دهخدا

( کام آمدن ) کام آمدن. [ م َ دَ ] ( مص مرکب ) مراد و آرزو حاصل شدن :
مگر زین پرستنده کام آمدت
که چون دیدیش یاد جام آمدت.
اسدی.

فرهنگ فارسی

( کام آمدن ) مراد و آرز و حاصل شدن

پیشنهاد کاربران

بپرس