کالجاریدن = کاشت برنج.
کالجار. ( اِ مرکب ) مزرعه برنج. ( از برهان ) ( جهانگیری ) ( ناظم الاطباء ) . مزرعی که در آن شلتوک کارند. ( آنندراج ) . کالیجار. رجوع به شالی زار در همین لغت نامه شود
کالجار. ( اِ مرکب ) مزرعه برنج. ( از برهان ) ( جهانگیری ) ( ناظم الاطباء ) . مزرعی که در آن شلتوک کارند. ( آنندراج ) . کالیجار. رجوع به شالی زار در همین لغت نامه شود