کالاه

لغت نامه دهخدا

کالاه. ( اِخ ) کالح ( توریة ) پایتخت قدیم آسور: کن نینک معارف پرور پس از انتشار کتاب آثار نینوا در پنج جلد توسط فرانسویان در تپه نمرود محل کالاه یا کالح توریة پایتخت قدیم آسور به حفریات پرداخت و قصر آسوربانی پال پادشاه آسور و حجاری های برجسته بسیار کشف کرد. ( ایران باستان ج 1 ص 52 ). در کتاب قاموس مقدس آورده است : شهری است از شهرهای قدیم آشور که نمرود آن را بنا نهاد. گویند: که مدت زمانی شهر مذکور پایتخت مملکت معظم آشور بود. بعضی بر آنند که موقعش در نزد قلعه شرغاطدر کنار دجله بمسافت چهل میل به جنوب نمرود جائی که فعلاً خراب و محیطش سه میل میباشد واقع بوده است و برخی بر آنند که همان نمرود است و در آنجا علامت دیوارمربعی را که آثار برجها و دروازه ها و قصرها در آن دیده میشود یافته اند و برج نمرود نیز از جمله آنها است که ارتفاعش 140 قدم است. ( از قاموس کتاب مقدس ).

فرهنگ فارسی

همان شهر [کالخ ] مذکور در تورات است که گویند مدتی پایتخت آشور بود و بعضی عقیده دارند که این شهر در کنار دجله بود .
کالح پایتخت قدیم آسور

پیشنهاد کاربران

کالاه ( Kalah ) :در زبان ترکی به معنی کمبوزه - به این میوه در ترکی خئرچا و قئرا هم می گویند
کالاه یا بعضی ها کالک هم میگن میوه ای است که فارسیش میشه کمبزه یا کنبزه. بزک نمیر بهار میاد کمبزه با خیار میاد
یه میوه است مثل خیار ولی خوشمزه تر، فارسی مثل اینکه نداره ماهرچی میگردیم پیدانمیشه
کالاه یه کلمه ترکیه به فارسی چی میشه یه جور میوه هست

بپرس