کالار


معنی انگلیسی:
flat, shingle, slab

لغت نامه دهخدا

کالار. ( اِ ) آب کندی را گویند که بسیار عمیق باشد و از کنار تا کنار او آن مقدار باشد که اسب و آدم نتواند جست. ( برهان ) . || تالاب بزرگ که اسب و آدم از آن نتواند گذرد. || تخته سنگ تنگ و نازکی را نیز گویند که بر روی مردروهای زیر حمام و جویهای آب پوشند. ( برهان ). سنگ نازک چون آجر که روی جوی را پوشانند. تَلَه ( در تداول مردم قزوین ).

فرهنگ فارسی

تخته سنگ پهن ونا ک

فرهنگ معین

(اِ. ) ۱ - آبکند عمیق که اسب و سوار از آن گذر نتواند کرد. ۲ - تخته سنگ پهن و نازک .

فرهنگ عمید

تخته سنگ پهن و نازک.

جدول کلمات

تخته سنگ پهن و نازک

پیشنهاد کاربران

در مهاباد اصفهان یعنی بز ماده ی یک ساله
کالار/ k�l�r : بز دو، سه ساله
مانند: می گوید یک بزغاله کالار و یک کله قند بس شان است.
کلیدر
محمود دولت آبادی

بپرس