کافور باری

فرهنگ فارسی

۱ - باریدن کافور ریختن کافور . ۲ - سردی بسیار . ۳ - خوشبویی بسیار : [ بخور انگیز شد عود قماری هوا میکرد خوا کافور باری ] . ( نظامی ) ۴ - برف باری .

پیشنهاد کاربران

بپرس