کاف ران

لغت نامه دهخدا

کاف ران. [ ف ِ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) شکافی که قریب بن ران است و این کنایه از فرج است. ( غیاث ) ( مجموعه مترادفات ص 52 ) :
تا تو دربند زری چون کافران
جای گند و شهوتی چون کاف ران.
مولوی.
رجوع به کاف شود.

فرهنگ فارسی

شکافی که قرین بن ران است و این کنایه از فرج است

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] کافران (قرآن). در اسلام برای کافران احکام خاصی بیان شده است.
برخورد شدید، با گوینده کلمات کفرآمیز یک امر لازم است.«یحلفون بالله ما قالوا ولقد قالوا کلمة الکفر وکفروا بعد اسلـمهم وهموا بما لم ینالوا وما نقموا الا ان اغنـهم الله ورسوله من فضله فان یتوبوا یک خیرا لهم وان یتولوا یعذبهم الله عذابـا الیمـا فی الدنیا والاخرة وما لهم فی الارض من ولی ولا نصیر؛ به خدا سوگند می خورند که (در غیاب پیامبر، سخنان نادرست) نگفته اند؛ در حالی که قطعاً سخنان کفرآمیز گفته اند؛ و پس از اسلام آوردنشان، کافر شده اند؛ و تصمیم (به کار خطرناکی) گرفتند، که به آن نرسیدند. آنها فقط از این انتقام می گیرند که خداوند و رسولش، آنان را به فضل (و کرم) خود، بی نیاز ساختند! (با این حال،) اگر توبه کنند، برای آنها بهتر است؛ و اگر روی گردانند، خداوند آنها را در دنیا و آخرت، به مجازات دردناکی کیفر خواهد داد؛ و در سراسر زمین، نه ولیّ و حامی دارند، و نه یاوری!».در عین حال برای اینکه آنها این نرمش را دلیل بر ضعف نگیرند، به آنها هشدار می دهد که اگر به روش خود ادامه دهند، و از توبه روی برگردانند خداوند در دنیا و آخرت آنان را به مجازات دردناکی کیفر خواهد داد (و ان لم یتولوا یعذبهم الله عذابا الیما فی الدنیا و الاخرة ).و اگر می پندارند کسی در برابر مجازات الهی ممکن است به کمک آنان بشتابد سخت در اشتباهند، زیرا آنها در سراسر روی زمین نه ولی و سرپرستی خواهند داشت و نه یار و یاوری (و ما لهم فی الارض من ولی و لا نصیر).
عبادت کافران
کافران به عبادت پروردگار مکلف هستند.«یـایها الناس اعبدوا ربکم... • ... فلا تجعلوا لله اندادا وانتم تعلمون؛ ای مردم! پروردگار خود را پرستش کنید؛ آن کس که شما، و کسانی را که پیش از شما بودند آفرید، تا پرهیزکار شوید.•آن کس که زمین را بستر شما، و آسمان (= جو زمین ) را همچون سقفی بالای سر شما قرار داد؛ و از آسمان آبی فرو فرستاد؛ و به وسیله آن، میوه ها را پرورش داد؛ تا روزی شما باشد. بنابر این، برای خدا همتایانی قرار ندهید، در حالی که می دانید (هیچ یک از آنها، نه شما را آفریده اند، و نه شما را روزی می دهند).».«.. ولله علی الناس حج البیت من استطاع الیه سبیلا ومن کفر فان الله غنی عن العــلمین؛ در آن، نشانه های روشن، (از جمله) مقام ابراهیم است؛ و هر کس داخل آن (= خانه خدا)شود؛ در امان خواهد بود، و برای خدا بر مردم است که آهنگ خانه (او) کنند، آنها که توانایی رفتن به سوی آن دارند. و هر کس کفر ورزد (و حج را ترک کند، به خود زیان رسانده)، خداوند از همه جهانیان، بی نیاز است.».«کل نفس بما کسبت رهینه• الا اصحـب الیمین• فی جنـت یتساءلون• عن المجرمین• ما سلککم فی سقر• قالوا لم نک من المصلین• ولم نک نطعم المسکین• وکنا نخوض مع الخائضین• وکنا نکذب بیوم الدین؛ (آری) هر کس در گرو اعمال خویش است• مگر اصحاب یمین (که نامه اعمالشان را به نشانه ایمان و تقوایشان به دست راستشان می دهند)! • آنها در باغهای بهشتند، و سؤال می کنند... •از مجرمان• چه چیز شما را به دوزخ وارد ساخت؟!• می گویند: ما از نمازگزاران نبودیم• و اطعام مستمند نمی کردیم• و پیوسته با اهل باطل همنشین و همصدا بودیم•و همواره روز جزا را انکار می کردیم».«فلا صدق ولا صلی؛ (در آن روز گفته می شود:) او هرگز ایمان نیاورد و نماز نخواند».
دعا بر قبر کافران
حضور، در کنار قبور کافران، جهت دعا برای آنان جایز نمی باشد.«ولا تصل علی احد منهم مات ابدا ولا تقم علی قبره انهم کفروا بالله ورسوله وماتوا وهم فـسقون؛ هرگز بر مرده هیچ یک از آنان، نماز نخوان! و بر کنار قبرش، (برای دعا و طلب آمرزش،) نایست! چرا که آنها به خدا و رسولش کافر شدند؛ و در حالی که فاسق بودند از دنیا رفتند!».این آیه نهی می کند رسول خدا (صلی الله علیه و آله) را از اینکه نماز میت بخواند بر کسی که منافق بوده ، و از اینکه کنار قبر منافقی بایستد، و این نهی را تعلیل کرده است به اینکه چون کفر ورزیدند و فاسق شدند و بر همین فسق خود مردند، و این تعلیل تنها در این آیه نیامده ، بلکه در هر جا که گفتگو از لغویت استغفار به میان آمده همین تعلیل ذکر شده است.
اقامه نماز بر کافر
...

پیشنهاد کاربران

سلیم
کافران: بی دینان، خدا نشناسان
( کفرة ) کفرة. [ ک َ ف َ رَ ] ( ع ص ، اِ ) ج ِ کافر. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( غیاث ) ( آنندراج ) . در جمع کافر بمعنی ناسپاس بیشتر به کار رود. ( از اقرب الموارد ) .
کفره. [ ک َ ف َ رَ / رِ ] ( از ع ، ص ، اِ ) مردمان کافر و ملحد و بیدین. ( ناظم الاطباء ) : لشکراسلام. . . گروهی انبوه از کفره فجره طاغیه باغیه را به دارالبوار فرستاده. ( سلجوقنامه ظهیری ص 26 ) . کفره فجره گرج طمع بر تملیک ولایت مستحکم کردند. ( جهانگشای جوینی ) . || مردمان ناسپاس. ( از ناظم الاطباء ) . و به هر دو معنی رجوع به ماده قبل شود.
...
[مشاهده متن کامل]

خاک دلان . [ دِ ] ( اِ مرکب ) ج ِ خاک دل . تیره دلان . کنایه ازکافران و جاهلان و فاسقان و فاجران و مفسدان باشد.
اهل ضلال ؛ ملحد و کافر. ( ناظم الاطباء ) . گمراه. آنکه در ضلالت باشد.

بپرس