کاغذ سازی

/kAqazsAzi/

معنی انگلیسی:
forgery

فرهنگ فارسی

۱ - عمل و شغل کاغذ ساز ۲ - ( اسم ) کار خانه ای که در آن کاغذ سازند کاغذ خانه .

فرهنگ عمید

۱. شغل و عمل کاغذساز.
۲. [عامیانه، مجاز] جعل اسناد.

دانشنامه آزاد فارسی

کاغذ نوعی بافته گیاهی است، ورقه ای نازک که از خمیرکردن خرده های مواد گیاهی، مانند پوست و چوب درخت، پارچه، و پنبه ساخته می شود؛ الیاف گیاهی در روند تولید از هم جدا و سپس در مرحلۀ تولیدِ خمیر به هم فشرده می شوند و مادۀ کاغذ را تشکیل می دهند. تولید کاغذ چهار مرحله دارد: خردکردن چوب، خمیرکردن، شست وشو و خشک کردن، و فشردن. اولین بار چینی ها کاغذ را، در ۱۰۵م، ساختند. عرب ها شیوۀ تهیۀ کاغذ را از اسیران چینی در جنگ سمرقند آموختند و با خود به اروپا بردند. در قرن ۱۱م کاغذسازی به اسپانیا و بعد به بیزانس و سپس به دیگر مناطق اروپا راه یافت. ایرانیان کاغذسازی را از چینیان آموختند و قبل از آن بر روی سنگ، گِلِ پخته، استخوان، کتان، پوست آهو، و پوست گاو و گوسفند می نوشتند. در ایران قدیم، نخست قطعات پنبه، پارچه، کهنه، و تراشه های چوب و گونی را جمع آوری می کردند، در دستمال بزرگی می بستند و در آب می انداختند. فردی کنار ظرف آب می نشست و با پارو آب را به هم می زد. استادکار قالبی چارچوب را در حوض می کرد که خمیر در آن قرار می گرفت و آب ها از کفِ قالب حصیری خارج می شد. چهار دسته از این خمیرهای قالبی را روی هم بر روی سنگ صاف می نهادند، بعد یک قطعه تختۀ محکم روی آن ها می گذاشتند و پا می زدند تا آخرین قطرات آب از مغز خمیر کاغذی خارج شود؛ آن گاه، هر دسته را در برابر آفتاب می نهادند تا خشک شود؛ در آخر، هر دو رویۀ کاغذ را چسب می زدند تا صاف و براق شود. کاغذی که از این خمیر به دست می آمد سفید نبود، و جنس آن ضخیم بود. در گذشته نام گذاری کاغذهایی که در ایران تولید می شد، براساس نام فرد سازنده یا صاحب کاغذسازی یا نام شهری بود که کاغذ در آن ساخته می شد؛ قطع کاغذ نیز بیشتر وابسته به قطع کتاب بود. امروز، با ورود ماشین آلات کاغذسازی، تهیۀ کاغذ دست ساز بسیار کم شده است. کارخانۀ کاغذ پارس، در هفت تپۀ خوزستان، از تفالۀ نیشکر، کاغذ چاپ و تحریر تولید می کند. اکنون طرح ایجاد کارخانه هایی برای تولید کاغذ از مواد بازیافتی نیز در دست بررسی است.

پیشنهاد کاربران

کاغذ ؛ کاه بعلاوه غذا
کلمه ی کاه در کلمه ی کاغذ اشاره به جنس ساخته شده در این ماده می باشد.
و کلمه ی غذا در کلمه ی کاغذ اشاره به مغذی بودن اطلاعات برای فکر و مغز جهت ثبت قضایا و روشنگری و اطلاع رسانی می باشد.
...
[مشاهده متن کامل]

در قانون و قواعد ایجاد کلمات ، کلمه ی غذا و مغز به لحاظ مفاهیم مشترک در ابعاد کاربردی مختلف مرتبط با مخزن خزانه خزینه می باشد.
در زبان انگلیسی که برای کلمه ی کاغذ از Paper استفاده می شود منشعب از کلمه ی پاپیروس می باشد.
Paper ؛ پاپیروس
پاپیروس ؛ این کلیدواژه که در فرهنگ مصر باستان برای ورق ها و برگه های کاغذی با جنسی خاص استفاده می شده است در قانون و قواعد ایجاد کلمات با ریخت باپیروس به معنی دارای فروزش و فروزان با تعریف موازی به معنی نور رسان و روشن کننده به لحاظ ثبت مفاهیم و اطلاع رسانی بر روی این برگه ها بوده است.
ساختمان کلمه ی پاپیروس یک ساختمان دو بخشی متشکل از با و پیروس شکل گرفته است.
کلمه ی پیروس با تغییر ریخت فیروز و فروزش دارای معنا و مفهوم فروزندگی می باشد.
به گونه ای که کلمه ی paper در زبان انگلیسی با ترجمه و برگردان کاغذ با ریخت کامل تر آن پِیْپِرس منشعب از کلمه ی پاپیروس می باشد.
کلمه ی پیروس در کلیدواژه ی پاپیروس مرتبط با کلماتی از قبیل ؛ پارس و پالس و فارس و فُرس و fors و پیروز و فروزش و پریز و پرزیدنت و پرایس و پاریس و پردیس و پرستار و پسر و پاسار و . . . به معنی نیرو توانمندی روشنایی و غیره می باشد.
به عنوان مثال در کلمه ی پریز در اصطلاح کلید و پریز به راحتی مفهوم انرژی رسانی قابل مشاهده است همچنین در کلمه ی پرزیدنت که برای کلمه ی رییس جمهور استفاده می شود مفهوم قدرت و انرژی پایدار در عمل قابل مشاهده است.
همچنین کلماتی از قبیل پرستش پرستار پرسش پارادایس و. . .
در پهنه ی واژگان و دریای لغات از کلمه ی فارس و پارس به معنی نور و روشنایی و نیرو و توانمندی و دانایی از طریق قانون و قواعد ایجاد کلمات ، کلمات و واژگان بسیار زیادی در ابعاد کاربردی مختلف ایجاد شده است.
اگر از اولویت آوا نسبت به نگارگری حروف و کلمات به مبحث زبانشناسی ورود کنیم فرهنگ زبان فارسی اونقدر دارای پیشینه و غنای بالایی از مفاهیم می باشد که تمامی کشورها در کره ی زمین متاثر از این زبان می باشند.