ای گرفته کاغ کاغ از خشم ما همچون کلاغ
کوه و بیشه جای کرده چون کلاغ و کاغ کاغ.
عسجدی.
شد ز لون مختلف چون خانه ٔصباغ باغ زاغ بیرون شد ز باغ و ماند اندر کاغ کاغ.
برهان الدین بزاز ( از جهانگیری ).
کاغ کاغ و نعره زاغ سیاه دائماً باشدبدنیا عُمرخواه.
مولوی ( مثنوی ج 5 ص 150 ).
|| آواز زاغ. ( جهانگیری ) ( برهان ) ( آنندراج ). || حکایت صوت مرغابی و امثال آن. رجوع به کاغ شود.