[ویکی نور] اسد الله شوشتری (تُستری)، فرزنداسماعیل، از فقیهان اصولی امامیه و مؤلف مقابس الانوار است که او را کاظمی، دزفولی و انصاری نیز خوانده اند. تاریخ تقریبی ولادت وی را آقابزرگ از عبارتی در اجازه ی مورخ 1211ق از شیخ جعفر کاشف الغطا استنباط کرده است، در حالی که حرزالدین آن را در 1185ق نوشته است.اسد الله مقدمات علوم را نزد پدر فرا گرفت، آنگاه در کربلا سکنی گزید، ولی به سبب اختلاف نظر با استادش وحید بهبهانی مجبور به مهاجرت به کاظمین شد و تا پایان عمر در این شهر به سر برد. وی پس از دانش اندوزی از محضر وحید، در سلک شاگردان شیخ جعفر کاشف الغطا درآمد و با دختر او ازدواج کرد. از دیگر مشایخ و استادان او محمد مهدی بحرالعلوم، سید علی صاحب ریاض، میرزا مهدی شهرستانی، شیخ احمد احسایی و میرزا ابوالقاسم قمی صاحب قوانین را می توان نام برد.
اسدالله شوشتری از بزرگان علمای امامیه در ادوار اخیر بود که تحقیقاتش در میان علما مشهور و متداول است. پس از فوت شیخ جعفر کاشف الغطا مرجعیت به وی منتقل شد و بسیاری از مردم در امر تقلید به او روی آوردند. شیخ انصاری در پایان مبحث «اجماع» از کتاب فرائد (ص 97- 98)، پیش از نقل کلامش از کشف القناع، او را ستوده است.
وی را آراء و نظریاتی است که مورد قبول بسیاری از علمای معاصر و پس از وی قرار گرفته است؛ از آن جمله به «عدم حجیّت اجماع منقول به خبر واحد» می توان اشاره کرد که فقهای امامیه تا روزگار اسدالله آن را در حکم کلی خبر واحد قرار می دادند و او در کتاب کشف القناع، بر خطا بودن این نظر استدلال کرده است. در نتیجه کوشش های او بود که از آن پس فقیهان، اجماع منقول به خبر واحد را حجت نمی دانند.
او شاگردان متعددی تربیت کرده است که بسیاری از آنان به درجه ی اجتهاد رسیده اند و از آن جمله سیدعبدالله شُبَّر، موسی و علی فرزندان شیخ جعفر کاشف الغطا و اسماعیل فرزند خود وی شایسته ی ذکرند.
او را شش پسر بوده است و تبار او از خاندان های سرشناس کاظمین و نجف به شمار می روند.
اسدالله شوشتری از بزرگان علمای امامیه در ادوار اخیر بود که تحقیقاتش در میان علما مشهور و متداول است. پس از فوت شیخ جعفر کاشف الغطا مرجعیت به وی منتقل شد و بسیاری از مردم در امر تقلید به او روی آوردند. شیخ انصاری در پایان مبحث «اجماع» از کتاب فرائد (ص 97- 98)، پیش از نقل کلامش از کشف القناع، او را ستوده است.
وی را آراء و نظریاتی است که مورد قبول بسیاری از علمای معاصر و پس از وی قرار گرفته است؛ از آن جمله به «عدم حجیّت اجماع منقول به خبر واحد» می توان اشاره کرد که فقهای امامیه تا روزگار اسدالله آن را در حکم کلی خبر واحد قرار می دادند و او در کتاب کشف القناع، بر خطا بودن این نظر استدلال کرده است. در نتیجه کوشش های او بود که از آن پس فقیهان، اجماع منقول به خبر واحد را حجت نمی دانند.
او شاگردان متعددی تربیت کرده است که بسیاری از آنان به درجه ی اجتهاد رسیده اند و از آن جمله سیدعبدالله شُبَّر، موسی و علی فرزندان شیخ جعفر کاشف الغطا و اسماعیل فرزند خود وی شایسته ی ذکرند.
او را شش پسر بوده است و تبار او از خاندان های سرشناس کاظمین و نجف به شمار می روند.