با گسترش دین اسلام در شرق، شیوهٔ معماری در این مناطق خصوصاً در بخش تزیینات تغییر نمود. اسلامیون، آن دسته از آثار هنری که از آداب و رسوم اسلامی خارج بودند و حاوی نماد انسانی و حیوانی بودند را تخریب کردند. در نظر آنان هنر می بایست در خدمت علم و دانش باشد نه پرستش. در عهد اسلامی هنرهای تزئینی و صورت گری فقط از جهت صحنه های یادگاری و حماسی باقی ماندند. نقاشی مشجر خطوط هندسی و نوشته های کوفی مزین و آمیخته با گل و برگ و غیره روی بناها یقیناً از سده سوم هجری به بعد رواج یافته اند. این گونه تزئینات را می توان در خشت های بنای آرامگاه اسماعیل سامانی در بخارا ( حدود سال ۳۰۰ قمری ) ، آرامگاه پیرعلمدار ( ۴۱۸ قمری ) ، نقاشی گل و برگ لوحهٔ سنگی مرمر سلطان محمود غزنوی ( حدود ۴۲۱ قمری ) ، آثار نقاشی روی سنگ گچ دیوارهای ابنیهٔ عصر سامانیان و اوایل دورهٔ غزنویان مشاهده کرد. بعد از آن در آسیای مرکزی شاهد پیشرفت نقاشی در عصر سلجوقی هستیم که نمونه های آن را می توان در محراب مسجد جامع اولیا ( حدود ۴۶۰ قمری ) ، بناهای مسعود سوم و مناره های غزنی ( حدود ۵۰۰ قمری ) ، بقایای بناهای چشت شریف، مسجد جامع هرات ( ۵۶۷ قمری ) ، نقاشی های بنای مرقد یحیی بن زید در سرپل ( حدود ۴۳۰ قمری ) مشاهده کرد.
... [مشاهده متن کامل]
شیوهٔ تزئینی بناهای اسلامی در دورهٔ تیموری ها در هرات نفوذ بیشتر کسب کرد و به اوج تکامل خود رسید. نمونه های قابل توجه تزئینی و ساختمانی اسلامی در افغانستان عصر تیموری ها شامل موارد زیرند: کاشی های مسجد جامع هرات، مقبره گوهرشاد، کاشی های مناره های مصلی، کاشی های منار تیموری در قلعه اختیارالدین، کاشی کاری مقبره شاه ولایت ماب ( که به عقیده بعضی از پژوهشگران، هفتصد نوع کاشی در آن به کار رفته ) و کاشی کاری مقبرهٔ خواجه عبدالله انصاری. تعدادی از آثار تاریخی دیگر از قبیل مناره های مساجد، زیارتگاه ها و مقابر در نقاط مختلف افغانستان چون بلخ، لشکرگاه، هرات، قندز، غور، غزنه، و کابل و سایر گوشه و کنار افغانستان که تاکنون موجود است هر کدام شاهد انواع شیوه های تزئینی رایج در افغانستان بوده است.
کاشی از لحاظ تاریخی پنجمین شیوهٔ اساسی و بنیادی در تزئینات ساختمان های آبده یی و ساختمان های عادی است. استفاده از این شیوه در معماری اسلامی بسیار رایج است و طرح های جالب، جلوی رشد و کشف تزئینات خشتی و گچی را گرفت و همه علاقه مند به تزئینات با کاشی شدند. استفاده از کاشی به نحوی که روی دیوار را کاملاً بپوشاند اولین بار در قرن ۱۳ و در قونیه به کار رفته است. کاشی کاری به صورت هنر تزئینی در کشورهای اسلامی به اوج شکوفایی خود رسید و یکی از ویژگی های برجستهٔ معماری اسلامی به شمار می رود.
... [مشاهده متن کامل]
شیوهٔ تزئینی بناهای اسلامی در دورهٔ تیموری ها در هرات نفوذ بیشتر کسب کرد و به اوج تکامل خود رسید. نمونه های قابل توجه تزئینی و ساختمانی اسلامی در افغانستان عصر تیموری ها شامل موارد زیرند: کاشی های مسجد جامع هرات، مقبره گوهرشاد، کاشی های مناره های مصلی، کاشی های منار تیموری در قلعه اختیارالدین، کاشی کاری مقبره شاه ولایت ماب ( که به عقیده بعضی از پژوهشگران، هفتصد نوع کاشی در آن به کار رفته ) و کاشی کاری مقبرهٔ خواجه عبدالله انصاری. تعدادی از آثار تاریخی دیگر از قبیل مناره های مساجد، زیارتگاه ها و مقابر در نقاط مختلف افغانستان چون بلخ، لشکرگاه، هرات، قندز، غور، غزنه، و کابل و سایر گوشه و کنار افغانستان که تاکنون موجود است هر کدام شاهد انواع شیوه های تزئینی رایج در افغانستان بوده است.
کاشی از لحاظ تاریخی پنجمین شیوهٔ اساسی و بنیادی در تزئینات ساختمان های آبده یی و ساختمان های عادی است. استفاده از این شیوه در معماری اسلامی بسیار رایج است و طرح های جالب، جلوی رشد و کشف تزئینات خشتی و گچی را گرفت و همه علاقه مند به تزئینات با کاشی شدند. استفاده از کاشی به نحوی که روی دیوار را کاملاً بپوشاند اولین بار در قرن ۱۳ و در قونیه به کار رفته است. کاشی کاری به صورت هنر تزئینی در کشورهای اسلامی به اوج شکوفایی خود رسید و یکی از ویژگی های برجستهٔ معماری اسلامی به شمار می رود.