کاشِف الغِطاء، محمّدحسین (نجف ۱۲۹۴ـ کرند ۱۳۷۴ق)
کاشِف الغِطاء، محمّدحسین
کاشِف الغِطاء، محمّدحسین
کاشِف الغِطاء، محمّدحسین
کاشِف الغِطاء، محمّدحسین
مرجع مذهبی، شاعر و خطیب عراقی. از ۱۰ سالگی تحصیلات حوزوی را آغاز کرد. در آغاز جوانی اش خطیبی سرآمد و شاعر و ادیبی نامدار شد و گفته اند که از حیث قدرت خطابه و تأثیر در مردم، هیچ یک از مراجع شیعه به رتبه او نرسیده اند. در فقه شاگرد مشهور سید محمدکاظم یزدی ـ صاحب عروةالوثقی ـ و در اصول از شاگردان نامدار ملا محمدکاظم خراسانی بود. در ۱۳۳۰ق از نجف به مکه مکرمه، از آن جا به دمشق و بیروت رفت و سه سال در این منطقه (بلاد شام) ماند و در این مدت، به مصر هم سفر کرد و در آن جا گفتارهایی برای دانشجویان دانشگاه الازهرا تدریس کرد. در ۱۳۵۰ق، در کنفرانس اسلامی قدس در فلسطین شرکت کرد. در مسجدالاقصی، خطبه ای طولانی که به «خطبه تاریخی» معروف شده است، فی البداهه القا کرد و به شدت علیه کشورهای استعمارگر و اشغالگران صهیونیست تاخت که درصدد محکم کردن جای پای خود در فلسطین بودند. در ۱۳۵۲ق، وارد ایران شد و شش ماه در ایران ماند و در شهرهای مختلف سخنرانی های پرشوری القا و با محمدرضا پهلوی، شاه ایران، دیدار کرد و او را به جدانشدن از کشورهای اسلامی و حمایت و دفاع از فلسطین تشویق کرد. پس از آن هم بارها برای بازدید و استراحت تابستانی و درمان به ایران سفر کرد و در ۱۳۷۲ق، برای شرکت در کنفرانس اسلامی به پاکستان رفت و در شهر کراچی مورد استقبال گرم مردم و مقامات قرار گرفت. شمار تألیفات او بیش از ۸۰ کتاب و رساله بوده که اندکی از آن به چاپ رسیده است. وی برخی کتاب های ادبی و دیوان های شعر را تصحیح و شرح کرده و اشعار فراوانی از او برجای مانده است. مهم ترین کتاب های کاشف الغطاء عبارت اند از ۱. الدعوة الاسلامیة الی مذهب الامامیة، در ۲ جلد که در ۱۳۲۹ق چاپ شد ولی نیروهای ترک عثمانی به دستور ناظم پادشاه این کتاب را مصادره کردند، اما کاشف الغطاء در سفری که در همین سال به لبنان کرد، هر ۲ جلد را در صیدا چاپ کرد. اصل الشیعة و اصولها که به فارسی ترجمه شده است؛ ۲. المراجعات الریحانیة در ۲ جلد که مجموعه مناظرات کاشف الغطاء با امین الریحانی است و در ۱۳۳۱ق در صیدا منتشر شد؛ ۳. المثل العلیا فی الاسلام لا فی بحمدون (الگوی آرمانی در اسلام است و نه در بحمدون) را در ۱۳۷۴ق و چند ماه پیش از مرگش نوشت؛ ۴. عین المیزان (چاپ صیدا، ۱۳۳۰ق)؛ ۵.التوضیح فی بیان ما هو الانجیل و من هو المسیح (جزء اول، صیدا ۱۳۳۱ق، جزء دوم، بغداد ۱۳۴۶ق). ترجمه ای از فارسی به عربی نیز در کارنامۀ او وجود دارد که نشانۀ تسلط او به زبان فارسی است: ترجمه کتابی در علم هیئت و ترجمه سفرنامه ناصرخسرو.
کاشِف الغِطاء، محمّدحسین
کاشِف الغِطاء، محمّدحسین
کاشِف الغِطاء، محمّدحسین
کاشِف الغِطاء، محمّدحسین
مرجع مذهبی، شاعر و خطیب عراقی. از ۱۰ سالگی تحصیلات حوزوی را آغاز کرد. در آغاز جوانی اش خطیبی سرآمد و شاعر و ادیبی نامدار شد و گفته اند که از حیث قدرت خطابه و تأثیر در مردم، هیچ یک از مراجع شیعه به رتبه او نرسیده اند. در فقه شاگرد مشهور سید محمدکاظم یزدی ـ صاحب عروةالوثقی ـ و در اصول از شاگردان نامدار ملا محمدکاظم خراسانی بود. در ۱۳۳۰ق از نجف به مکه مکرمه، از آن جا به دمشق و بیروت رفت و سه سال در این منطقه (بلاد شام) ماند و در این مدت، به مصر هم سفر کرد و در آن جا گفتارهایی برای دانشجویان دانشگاه الازهرا تدریس کرد. در ۱۳۵۰ق، در کنفرانس اسلامی قدس در فلسطین شرکت کرد. در مسجدالاقصی، خطبه ای طولانی که به «خطبه تاریخی» معروف شده است، فی البداهه القا کرد و به شدت علیه کشورهای استعمارگر و اشغالگران صهیونیست تاخت که درصدد محکم کردن جای پای خود در فلسطین بودند. در ۱۳۵۲ق، وارد ایران شد و شش ماه در ایران ماند و در شهرهای مختلف سخنرانی های پرشوری القا و با محمدرضا پهلوی، شاه ایران، دیدار کرد و او را به جدانشدن از کشورهای اسلامی و حمایت و دفاع از فلسطین تشویق کرد. پس از آن هم بارها برای بازدید و استراحت تابستانی و درمان به ایران سفر کرد و در ۱۳۷۲ق، برای شرکت در کنفرانس اسلامی به پاکستان رفت و در شهر کراچی مورد استقبال گرم مردم و مقامات قرار گرفت. شمار تألیفات او بیش از ۸۰ کتاب و رساله بوده که اندکی از آن به چاپ رسیده است. وی برخی کتاب های ادبی و دیوان های شعر را تصحیح و شرح کرده و اشعار فراوانی از او برجای مانده است. مهم ترین کتاب های کاشف الغطاء عبارت اند از ۱. الدعوة الاسلامیة الی مذهب الامامیة، در ۲ جلد که در ۱۳۲۹ق چاپ شد ولی نیروهای ترک عثمانی به دستور ناظم پادشاه این کتاب را مصادره کردند، اما کاشف الغطاء در سفری که در همین سال به لبنان کرد، هر ۲ جلد را در صیدا چاپ کرد. اصل الشیعة و اصولها که به فارسی ترجمه شده است؛ ۲. المراجعات الریحانیة در ۲ جلد که مجموعه مناظرات کاشف الغطاء با امین الریحانی است و در ۱۳۳۱ق در صیدا منتشر شد؛ ۳. المثل العلیا فی الاسلام لا فی بحمدون (الگوی آرمانی در اسلام است و نه در بحمدون) را در ۱۳۷۴ق و چند ماه پیش از مرگش نوشت؛ ۴. عین المیزان (چاپ صیدا، ۱۳۳۰ق)؛ ۵.التوضیح فی بیان ما هو الانجیل و من هو المسیح (جزء اول، صیدا ۱۳۳۱ق، جزء دوم، بغداد ۱۳۴۶ق). ترجمه ای از فارسی به عربی نیز در کارنامۀ او وجود دارد که نشانۀ تسلط او به زبان فارسی است: ترجمه کتابی در علم هیئت و ترجمه سفرنامه ناصرخسرو.