کاشر

لغت نامه دهخدا

کاشر. [ ش ِ ] ( ع ص ) کسی که دندان بنماید. ( ناظم الاطباء ). || نوعی از آرامش. ( منتهی الارب ). نوعی از جماع. ( ناظم الاطباء ).

دانشنامه آزاد فارسی

کاشِر (kosher)
(یا: کوشر) در عبری به معنی «مناسب»؛ رعایت احکام شرعی در مورد تهیه و مصرف غذا. در دین یهود، پیروی از شریعت موسی که در سِفْر تثنیه آمده است. برای مثال، فقط گوشت حیوانات نشخوارگر و سم شکافته را می توان خورد (مانند گاو و گوسفند، نه خوک). احکامی هم دربارۀ کشتار ترحم آمیز و طرز آماده کردن آن ها (مانند تخلیۀ کامل خون بدن) وجود دارد که در مورد ماکیان نیز صدق می کند. فقط خوردن ماهیان فلس دار و باله دار مجاز است و خوردن نرم تنان روا نیست. لبنیات را نباید با گوشت پخت یا خورد یا این که دست کم چهار ساعت باید از خوردن گوشت گذشته باشد. ظرف گوشت را باید از ظرف لبنیات جدا نگه داشت. دلایل گوناگونی برای صدور این احکام برشمرده اند؛ ازجمله این که گوشت خوک و نرم تنان در اقلیم گرم به سرعت فاسد می شود. بسیاری از یهودیان رفرمی دیگر لزومی به رعایت این احکام نمی بینند.

پیشنهاد کاربران

بپرس