لغت نامه دهخدا
- کاشت و داشت و برداشت ؛ از آن به سه عمل زراعت کنایت کنند.
|| ( فعل ) بمعنی روی برگردانید هم به نظر آمده است. ( برهان ). به این معنی محرف «گاشت » است. رجوع به «گاشت » در حرف گاف فارسی شود.
فرهنگ فارسی
( مصدر ) زراعت کردن کاشتن : [ بر زیگری کاشت است و داشت و برداشت ] .
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
* کاشت و داشت: (کشاورزی ) کاشتن و نگهداری کردن.
فرهنگستان زبان و ادب
مترادف ها
کاشت
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
کاشت ( گونه ای جراحی ) 👇👇👇
♦️
نوواژه برای جایگزینیِ #to_transplant به معنای کندن از جایی و کاشتن در جایی دیگر؛ برداشتنِ یک بافت یا اندام از بدن و پیوند زدنِ آن در جایی دیگر از همان بدن یا در بدنِ کسی دیگر؛ و جُزین
... [مشاهده متن کامل]
ا↙️
#تراکاریدن ( tarākāridan ) 👈 ترا ( پیشوندِ فعل، به معنی از "جایی به جایی" ) کار ( ستاکِ برساخته از ریشه ی نیاایرانیِ - kar به معنای بذر پاشیدن، تخم کاشتن ) - - یدن ( نشانه ی مصدر )
🔺 نکته:
ستاکِ حالِ تَراکاریدن می شود: تَراکارین . ( بسنجید با: چیدن —� چین . )
▪️مثال:
۱ - پزشکان کلیه ی چپ او را به برادرش تراکاریدند ( انتقال و جاگذاری کردند، منتقل کرده و پیوند زدند. )
۲ - آن گیاهان را باید تا بهار در گلخانه نگه دارید، سپس می توانید آن ها را در باغستان تراکارید ( انتقال داده و بکارید. )
🔺توجه:
🔹 #transplant
🔹 #تراکارین ( تَراکارین )
▪️مثال:
۱ - بدنِ او تراکارین ( عضوِ منتقل شده و پیوند شده ) را پس زد، و پزشکان ناچار شدند کبدِ تَراکارینی ( تراکاریده، منتقل شده و پیوندزده شده ) را از بدنِ او خارج کنند.
۲ - یک ماه پس از جراحی، بیمار هیچ نشانه ای از پس زدنِ تَراکارین ( عضوِ منتقل شده و پیوندزده شده ) نشان نداد.
🔸 #transplantation عملِ انتقال و پیوندِ عضو از یک فرد به فردِ دیگر
🔸 #تراکارینش ( تَراکارینِش )
▪️مثال:
۱ - تراکارینشِ ( انتقال و پیوندِ ) مغزِ استخوان برای بیمار سه ساعت طول کشید.
۲ - تقاضا برای تراکارینشِ ( انتقال و پیوندِ ) کبد رو به افزایش است.
🔹 #transplanter باغبان یا دستگاهی که گیاهی را منتقل کرده و در جایی می کارد. پزشکِ منتقل کننده و پیوندزننده ی عضو
🔹 #تراکارنده ( تراکارَنده ( کوتاه شده ی تراکارینَنده )
یا: #تراکار ( کوتاه شده ی تراکارنده )
🔸 #transplantable
🔸 #تراکاریدنی
یا: #تراکارشوا ( تراکارشَوا )
▪️مثال:
او در یک آزمایشگاهِ پیشرفته ی ژن شناسی کار می کرد که تولیدش اندام های تراکاریدنیِ ( قابلِ انتقال و پیوند ) خوک برای انسان بود.
🔹 #homotransplant بافت یا اندامِ منتقله و پیوندی از فردی به فردِ دیگر ( هر دو از یک گونه ی زیستی )
🔹 #هم تراکارین ( هَم تراکارین )
🔸 #heterotransplant بافت یا اندامِ منتقله و پیوندی از فردی به فردِ دیگر ( هر یک از یک گونه ی زیستیِ متفاوت )
🔸 #دگرتراکارین ( دِگرتَراکارین )
🔺 نکته:
۱ - برای دیدنِ هم ریشه های #تراکاریدن در زبان های ایرانی بروید به: #to_implant .
۲ - برابرهای دو فعلِ implant و transplant را می توان به شکل های آکاشتن و تراکاشتن نیز نوشت. نگارنده برای ویژه تر ساختنِ فعل ( از راه ِ پنهان کردنِ فعلِ کاشتن در پشتِ ریشه ی "کار"، ) فعل های نو را از ستاکِ حالِ فعلِ کاشتن برساخته است. با این حال، ازآن رو که فعل های آکاشتن و تراکاشتن نیز از دیدِ نگارنده پذیرفتنی است مشتق های این دو فعل را نیز فهرست وار در پی آورده ایم:
🔵 #implant
to implant آکاشتن ( آکار )
implant آکار، آکارین
implantation آکاشت، آکارِش
implanter آکارنده
implanted آکاشته
Implantable آکاشتنی، آکارشَوا
to reimplant بازآکاشتن
reimplantation بازآکارِش، بازآکاشت
preimplantation پیش آکارِش، پیش آکاشت
🔴 #transplant
to transplant تراکاشتن ( تراکار )
transplant تراکارین
transplantation تراکاشت، تراکارِش
transplanter تراکارنده
transplantable تراکاشتنی، تراکارشَوا
homotransplant هم تَراکار
heterotransplant دگرتَراکار
🔻🔻🔻
@JavidPajin 👈 فرهنگِ ریشه شناختیِ واژگانِ عمومی و تخصصی
♦️
نوواژه برای جایگزینیِ #to_transplant به معنای کندن از جایی و کاشتن در جایی دیگر؛ برداشتنِ یک بافت یا اندام از بدن و پیوند زدنِ آن در جایی دیگر از همان بدن یا در بدنِ کسی دیگر؛ و جُزین
... [مشاهده متن کامل]
ا↙️
#تراکاریدن ( tarākāridan ) 👈 ترا ( پیشوندِ فعل، به معنی از "جایی به جایی" ) کار ( ستاکِ برساخته از ریشه ی نیاایرانیِ - kar به معنای بذر پاشیدن، تخم کاشتن ) - - یدن ( نشانه ی مصدر )
🔺 نکته:
ستاکِ حالِ تَراکاریدن می شود: تَراکارین . ( بسنجید با: چیدن —� چین . )
▪️مثال:
۱ - پزشکان کلیه ی چپ او را به برادرش تراکاریدند ( انتقال و جاگذاری کردند، منتقل کرده و پیوند زدند. )
۲ - آن گیاهان را باید تا بهار در گلخانه نگه دارید، سپس می توانید آن ها را در باغستان تراکارید ( انتقال داده و بکارید. )
🔺توجه:
🔹 #تراکارین ( تَراکارین )
▪️مثال:
۱ - بدنِ او تراکارین ( عضوِ منتقل شده و پیوند شده ) را پس زد، و پزشکان ناچار شدند کبدِ تَراکارینی ( تراکاریده، منتقل شده و پیوندزده شده ) را از بدنِ او خارج کنند.
۲ - یک ماه پس از جراحی، بیمار هیچ نشانه ای از پس زدنِ تَراکارین ( عضوِ منتقل شده و پیوندزده شده ) نشان نداد.
🔸 #transplantation عملِ انتقال و پیوندِ عضو از یک فرد به فردِ دیگر
🔸 #تراکارینش ( تَراکارینِش )
▪️مثال:
۱ - تراکارینشِ ( انتقال و پیوندِ ) مغزِ استخوان برای بیمار سه ساعت طول کشید.
۲ - تقاضا برای تراکارینشِ ( انتقال و پیوندِ ) کبد رو به افزایش است.
🔹 #transplanter باغبان یا دستگاهی که گیاهی را منتقل کرده و در جایی می کارد. پزشکِ منتقل کننده و پیوندزننده ی عضو
🔹 #تراکارنده ( تراکارَنده ( کوتاه شده ی تراکارینَنده )
یا: #تراکار ( کوتاه شده ی تراکارنده )
🔸 #تراکاریدنی
یا: #تراکارشوا ( تراکارشَوا )
▪️مثال:
او در یک آزمایشگاهِ پیشرفته ی ژن شناسی کار می کرد که تولیدش اندام های تراکاریدنیِ ( قابلِ انتقال و پیوند ) خوک برای انسان بود.
🔹 #homotransplant بافت یا اندامِ منتقله و پیوندی از فردی به فردِ دیگر ( هر دو از یک گونه ی زیستی )
🔹 #هم تراکارین ( هَم تراکارین )
🔸 #heterotransplant بافت یا اندامِ منتقله و پیوندی از فردی به فردِ دیگر ( هر یک از یک گونه ی زیستیِ متفاوت )
🔸 #دگرتراکارین ( دِگرتَراکارین )
🔺 نکته:
۱ - برای دیدنِ هم ریشه های #تراکاریدن در زبان های ایرانی بروید به: #to_implant .
۲ - برابرهای دو فعلِ implant و transplant را می توان به شکل های آکاشتن و تراکاشتن نیز نوشت. نگارنده برای ویژه تر ساختنِ فعل ( از راه ِ پنهان کردنِ فعلِ کاشتن در پشتِ ریشه ی "کار"، ) فعل های نو را از ستاکِ حالِ فعلِ کاشتن برساخته است. با این حال، ازآن رو که فعل های آکاشتن و تراکاشتن نیز از دیدِ نگارنده پذیرفتنی است مشتق های این دو فعل را نیز فهرست وار در پی آورده ایم:
to implant آکاشتن ( آکار )
implant آکار، آکارین
implantation آکاشت، آکارِش
implanter آکارنده
implanted آکاشته
Implantable آکاشتنی، آکارشَوا
to reimplant بازآکاشتن
reimplantation بازآکارِش، بازآکاشت
preimplantation پیش آکارِش، پیش آکاشت
to transplant تراکاشتن ( تراکار )
transplant تراکارین
transplantation تراکاشت، تراکارِش
transplanter تراکارنده
transplantable تراکاشتنی، تراکارشَوا
homotransplant هم تَراکار
heterotransplant دگرتَراکار
🔻🔻🔻
@JavidPajin 👈 فرهنگِ ریشه شناختیِ واژگانِ عمومی و تخصصی