معنی اصطلاح -> کاسه ی صبر کسی لب ریزشدنصبر / تحمل کسی به آخر رسیدنمثال: زن گفت دیگه کاسه ی صبرم لب ریز شده، می رم طلاقم رو می گیرم. مهرم حلال، جونم آزاد.