کاسه گردان

لغت نامه دهخدا

کاسه گردان. [ س َ / س ِ گ َ ] ( نف مرکب ) شخصی را گویند که بر در خانه ها رود و گدائی کند . ( برهان ). || جام باز. آنکه بشقاب و کاسه و مانند آن را ببازی بر سر چوبی گرداند . ( ناظم الاطباء ) :
هر که چون لاله کاسه گردان شد
زین جفا رخ بخون بشوید باز.
حافظ.

فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱ - کسی که بر در خانه ها و دکانها رود و با کاس. گدایی بتکدی پردازد : [ در طریق کعب. جان چرخ زرین کاسه را از پی دریوز. جان کاسه گردان دیدهاند ] . ( خاقانی ) ۲ - کسی که کاسه یا بشقابی را بالای چوبی قرار دهد و تند بچرخاند : [ همچو لوطی کاسه گردانا ] ( عبید زاکانی موش و گربه ) .

فرهنگ معین

( ~ . گَ ) (ص فا. ) گدای دوره - گرد.

فرهنگ عمید

١. کسی که برای گرفتن پول کاسه ای را می گرداند.
٢. [مجاز] گدا.
۳. کسی که کاسه یا بشقابی را بر سر چوب می چرخاند.

پیشنهاد کاربران

بپرس