کاسه پشت

/kAsepoSt/

مترادف کاسه پشت: سنگ پشت، لاخه، لاک پشت

لغت نامه دهخدا

کاسه پشت. [ س َ / س ِ پ ُ ] ( اِ مرکب ) لاک پشت و کشف را گویند. ( برهان ). سوراخ پا. سولاخ پا. باخه. سلحفات :
لقمه خور چرب کرد، زو فلک کاسه پشت
ورنه شدی خشک شیر دایه اطفالگان.
سیف اسفرنگی ( از جهانگیری ).
|| کنایه از آسمان هم هست. ( برهان ) ( آنندراج ). کنایه از فلک. ( انجمن آرا ).

فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱ - لاک پشت کشف سنگپشت : [ لقم. خور چرب کرد زو فلک کاسه پشت ور نه شدی خشک شیر دای. اطفال کان ] . ( سیف اسفرنگی ) ۲ - آسمان فلک .

فرهنگ معین

( ~ . پُ ) (اِ. ) ۱ - لاک پشت ، سنگ پشت . ۲ - کنایه از: آسمان ، فلک .

فرهنگ عمید

=لاک پشت

واژه نامه بختیاریکا

( کاسه پُشت ) لاک پشت

مترادف ها

turtleback (اسم)
لاک پشت، کاسه پشت، هر چیز برجسته بیضی شکل، عرشه منحنی عقب یا جلو کشتی

پیشنهاد کاربران

به معنی لاک پشت
در زبان لری بختیاری به معنی
لاک پشت

بپرس