چو کاسموی گیاهان او برهنه ز برگ
چو شاخ بید درختان او تهی از بار.
فرخی.
و رجوع به کاس شود. || رشته باریکی را نیز گفته اند که کفشگران و موزه دوزان بر سر سوزن کشند و ریسمان گنده ای را که بدان کفش و موزه دوزند و به آن پیوند کنند. ( برهان ) : آب تو از تغاره و کسبت ز کاسموی.
سوزنی.
چو نیست رخصت در شرع خام کردن خوک ادیم کردن و بفروختن بزرّ و بسیم
بهجو باز کنم کاسموی روی سهیل
دهم به کفشگران رایگان به حکم حکیم.
سوزنی.