کازرون
/kAzerun/
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
یکی از دروازه های نه گانه شیراز
دانشنامه عمومی
کازِرون، شهری در شمال غربی استان فارس، ایران و مرکز شهرستان کازرون است. این شهر با تاریخی کهن، دارای آثار باستانی و تاریخی فراوان و جاذبه های گردشگری متعددی است. کازرون بزرگ ترین و پرجمعیت ترین شهر غرب استان فارس ، پنجمین شهر پرجمعیت و هفتمین شهر بزرگ این استان است. [ ۶] جمعیت شهر کازرون در سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال ۱۳۹۵، برابر با ۹۶٬۶۸۳ تن بود. [ ۷]
کازرون امروزی در سدهٔ چهارم هجری از ادغام «نورد»، «راهبان» و نیز «دریست» تأسیس شد. [ ۸] شهر باستانی بیشاپور و غار شاپور از مجموعهٔ چشم انداز باستان شناسی ساسانی منطقه فارس در نزدیکی کازرون قرار دارند و از آثار ثبت شدهٔ ایران در میراث جهانی یونسکو هستند. [ ۹]
از سده ۴ و ۵ هجری قمری این شهر توسط شیخ ابواسحاق کازرونی مسلمان شد. این شهر در دوران طلایی اسلام موطن بسیاری از دانشمندان، شاعران، صوفیان و دیگر بزرگان بوده است و از آن به عنوان یکی از مراکز تمدن، فرهنگ و دانش اسلامی در دوران طلایی اسلام یاد می شود. [ ۱۰]
اقتصاد شهرستان کازرون برپایه کشاورزی، دام پروری و صنایع استوار است. مهم ترین فراورده های آن گندم، مرکبات، پنبه، تره بار و فراورده های دامی است. در شهرستان کازرون کشاورزی صنعتی و سنتی رایج است. [ ۱۰] هنرهای رایج در کازرون شامل دولچه دوزی، نمدمالی، سفال گری و گیوه دوزی می شود. [ ۱۱]
نام شهر تاریخی کازرون، از گازران و گازرون گرفته شده است، زیرا در زمان دیلمیان که کارخانه های پارچه بافی در کازرون پارچه های توزی و دبیکی را می بافت و صادر می کرد، دوازده هزار گازر یعنی شویندگان الیاف کتان، در این شهر زندگی می کردند و به همین جهت این شهر به شهر گازران یعنی شهر گازرها معروف شده بود که نام گازران در بعضی متون به صورت گازران و کازران آمده است. گازران در تلفظ به صورت گازرون و کازرون تحریف یافت و اکنون نام کازرون باقی مانده است. در بعضی کتب گازرات نیز آمده است. کازرون به واسطه تولید پارچه های مرغوب با شهر دمیاط مصر رقابت می کرده و به همین جهت به دمیاط عجم نیز مشهور است. برخی از اهالی کازرون نیز به طور عامیانه وجه تسمیه کازرون را از کوه زرّان می دانند و معتقدند چون کوه های آن به خاطر داشتن درختان و ثمرات جنگلی، زر خیز است، آن را کوه زرّان نامیده و به صورت کازرون تحریف یافته که ریشه تاریخی ندارد و تنها در اعتقاد برخی از مردم چنین وجه تسمیه ای بیان شده است. [ ۱۰]
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفکازرون امروزی در سدهٔ چهارم هجری از ادغام «نورد»، «راهبان» و نیز «دریست» تأسیس شد. [ ۸] شهر باستانی بیشاپور و غار شاپور از مجموعهٔ چشم انداز باستان شناسی ساسانی منطقه فارس در نزدیکی کازرون قرار دارند و از آثار ثبت شدهٔ ایران در میراث جهانی یونسکو هستند. [ ۹]
از سده ۴ و ۵ هجری قمری این شهر توسط شیخ ابواسحاق کازرونی مسلمان شد. این شهر در دوران طلایی اسلام موطن بسیاری از دانشمندان، شاعران، صوفیان و دیگر بزرگان بوده است و از آن به عنوان یکی از مراکز تمدن، فرهنگ و دانش اسلامی در دوران طلایی اسلام یاد می شود. [ ۱۰]
اقتصاد شهرستان کازرون برپایه کشاورزی، دام پروری و صنایع استوار است. مهم ترین فراورده های آن گندم، مرکبات، پنبه، تره بار و فراورده های دامی است. در شهرستان کازرون کشاورزی صنعتی و سنتی رایج است. [ ۱۰] هنرهای رایج در کازرون شامل دولچه دوزی، نمدمالی، سفال گری و گیوه دوزی می شود. [ ۱۱]
نام شهر تاریخی کازرون، از گازران و گازرون گرفته شده است، زیرا در زمان دیلمیان که کارخانه های پارچه بافی در کازرون پارچه های توزی و دبیکی را می بافت و صادر می کرد، دوازده هزار گازر یعنی شویندگان الیاف کتان، در این شهر زندگی می کردند و به همین جهت این شهر به شهر گازران یعنی شهر گازرها معروف شده بود که نام گازران در بعضی متون به صورت گازران و کازران آمده است. گازران در تلفظ به صورت گازرون و کازرون تحریف یافت و اکنون نام کازرون باقی مانده است. در بعضی کتب گازرات نیز آمده است. کازرون به واسطه تولید پارچه های مرغوب با شهر دمیاط مصر رقابت می کرده و به همین جهت به دمیاط عجم نیز مشهور است. برخی از اهالی کازرون نیز به طور عامیانه وجه تسمیه کازرون را از کوه زرّان می دانند و معتقدند چون کوه های آن به خاطر داشتن درختان و ثمرات جنگلی، زر خیز است، آن را کوه زرّان نامیده و به صورت کازرون تحریف یافته که ریشه تاریخی ندارد و تنها در اعتقاد برخی از مردم چنین وجه تسمیه ای بیان شده است. [ ۱۰]
wiki: کازرون
پیشنهاد کاربران
کازرون؛ کاز رون=کوزه رونق
احتمالاً به خاطر تشت یا دشت کاسه مانندی باشد که در آن شهر رونق گرفته است. یعنی شهری که در مکانی آبگیر و کاسه مانند رونق گرفته.
مرتبط با این کلمه، کلمه ی اصیل کازو به معنی بادام زمینی می باشد.
... [مشاهده متن کامل]
کازو دو دانه که در دو کوزه ی به هم چسبیده قرار گرفته و به خاطر شکل کوزه مانندی هست که دو پوشش و دو پوسته ی کوزه ای به هم رسیده اند.
اصطلاح کاسه و کوزه اشاره به یک فضای سر باز دارد.
اصطلاح کسریٰ نیز با توجه به ذات حرف ( آ ) در انتهای این کلمه به بنا و ساختمان دارای وسعت زیاد مرتبط با کلمه ی کازو کازرون و کاسه و کوزه مفهوم می رساند.
ادامه ی کامل تر این توضیحات مرتبط با کلمه ی کَست می باشد. که در دو جهت جریان مفهوم دارد. رجوع شود به توضیح کست و کاستمان.
احتمالاً به خاطر تشت یا دشت کاسه مانندی باشد که در آن شهر رونق گرفته است. یعنی شهری که در مکانی آبگیر و کاسه مانند رونق گرفته.
مرتبط با این کلمه، کلمه ی اصیل کازو به معنی بادام زمینی می باشد.
... [مشاهده متن کامل]
کازو دو دانه که در دو کوزه ی به هم چسبیده قرار گرفته و به خاطر شکل کوزه مانندی هست که دو پوشش و دو پوسته ی کوزه ای به هم رسیده اند.
اصطلاح کاسه و کوزه اشاره به یک فضای سر باز دارد.
اصطلاح کسریٰ نیز با توجه به ذات حرف ( آ ) در انتهای این کلمه به بنا و ساختمان دارای وسعت زیاد مرتبط با کلمه ی کازو کازرون و کاسه و کوزه مفهوم می رساند.
ادامه ی کامل تر این توضیحات مرتبط با کلمه ی کَست می باشد. که در دو جهت جریان مفهوم دارد. رجوع شود به توضیح کست و کاستمان.