در پیش داشتن مهمی یا کاری ؛ با آن مواجه بودن :
مهمی که در پیش دارم برآر
و گرنه بخواهم ز پروردگار.
سعدی.
بگفتا نیارم شد اینجا مقیم
که درپیش دارم مهمی عظیم.
سعدی.
مهمی که در پیش دارم برآر
و گرنه بخواهم ز پروردگار.
سعدی.
بگفتا نیارم شد اینجا مقیم
که درپیش دارم مهمی عظیم.
سعدی.