در نخستین دورۀ فیلم سازی (۱۳۰۹ـ۱۳۱۵ش) سه کارگردان فعالیت داشتند، که عبدالحسین سپنتا و ابراهیم مرادی، پیشینه ای ادبی داشتند ولی آوانس اوگانیانس در فضایی سینمایی رشد کرده بود. نُه فیلم حاصل این دوره است که پنج فیلم آن را سپنتا در هندوستان ساخت، و اوگانیانس و مرادی هر کدام دو فیلم با امکانات محدود داخلی ساختند. نخستین کسانی که در دورۀ دوم (از ۱۳۲۷ به بعد) به فیلم سازی روآوردند، از نمایش نامه نویس ها و کارگردان های فعال سازمان پرورش افکار بودند. اغلب آنان در ساختار بصری فیلم ها دخالتی نمی کردند و امور فنی را به فیلم بردار محول می کردند که تسلط بیشتری داشت. شماری از این فیلم سازان عبارت اند از علی دریابیگی، پرویز خطیبی، معزدیوان فکری، فضل الله بایگان، هایک کاراکاش، سرژ آزاریان، صمد صباحی، حسن خردمند، غلام حسین نقشینه، نصرت الله محتشم، مجید محسنی و صادق بهرامی. گروهی دیگر مثل اسماعیل کوشان، مهدی رییس فیروز، مهدی بشارتیان، حسین مدنی، سیامک یاسمی و امین امینی حتی تحصیلات و تجربۀ تئاتری نیز نداشتند و با آزمون و خطا فیلم های شان را می ساختند. آنچه عمدۀ کارگردان ها می شناختند دوربین و نور ثابت بود. نوشتن دکوپاژ یا انتخاب زاویۀ دوربین با فیلم بردار و متناسب با امکانات صحنه و نور بود. توصیۀ اغلب کارگردان ها به بازیگران این بود که صحنه را همچون سن تئاتر و دوربین را به جای مخاطب فرض بگیرند. یگانه کارگردانی که در دو دهۀ ۱۳۳۰ و ۱۳۴۰ با دکوپاژ و برنامه ای کمابیش تنظیم شده سر صحنۀ فیلم برداری حاضر می شد ساموئل خاچیکیان بود، که به نور و اشیای صحنه و فضا (اتمسفر) و حرکات دوربین اهمیت می داد. خاچیکیان در کنار چند کارگردان مهاجر دیگر مثل سردار ساگر و گرجی عبادیا (احمد فهمی) به حرفۀ کارگردانی اهمیت و جدیت بیشتر می بخشیدند. در دهۀ ۱۳۳۰ نیز جریان اصلی در دست کارگردانانی بود که در طی تجربه های خود کارگردانی را آموخته بودند مانند ابراهیم باقری، صابر رهبر، رضا صفایی، محمدرضا فاضلی، نظام فاطمی، و نصرت الله وحدت. (کارگردانان تحصیل کرده جریان ساز نبودند: فیلم جنوب شهر اثر فرخ غفاری توقیف شد و هفده روز به اعدام هوشنگ کاووسی با استقبال روبه رو نشد. ازجمله فیلم های این گروه از کارگردانان گنج قارون (۱۳۴۴) به کارگردانی سیامک یاسمی است و در ۱۳۴۸ قیصر «موج نو»یی پدید آورد و کارگردان های آن مانند مسعود کیمیایی، داریوش مهرجویی، ناصر تقوایی، علی حاتمی و امیر نادری)، از اواخر دهۀ ۱۳۴۰ تا نیمۀ اول دهۀ ۱۳۵۰ سینمای ایران را در مسیر جدیدی قرار دادند. از ۱۳۶۲ در دورۀ سیدفخرالدین انوار در مقام معاون امور سینمایی و سید محمد بهشتی در مقام مدیر بنیاد فارابی و با حذف و طرد بعضی از کارگردانان قبل از انقلاب، گروهی فیلمساز جوان به جرگۀ کارگردانان ایرانی پیوستند و در کنار کارگردان های خوش نام قبل از انقلاب که عمدتاً موج نویی به حساب می آمدند، «سینمای نوین» ایران را پدید آورند. در دهۀ ۱۳۶۰ کارگردان های جوان در دو دسته قرار می گرفتند: دستۀ اول فیلم سازانی بودند که انگیزۀ سیاسی و فکری داشتند و شاخص ترین آنان عبارت اند از محسن مخملباف، ابراهیم حاتمی کیا، رسول ملاقلی پور، سعید حاجی میری، کمال تبریزی، محمدرضا هنرمند، بهروز افخمی، رحیم رحیمی پور، مجید مجیدی، احمدرضا درویش، مجتبی راعی، و جمال شورجه. دستۀ دوم کارگردان هایی بودند که بیشتر انگیزه های هنری و حرفه ای آنان را برمی انگیخت همچون کیانوش عیاری، رخشان بنی اعتماد، کیومرث پوراحمد، ناصر غلامرضایی، علی ژکان، محمدعلی سجادی، محمدعلی طالبی، پوران درخشنده، تهمینه میلانی، و اصغر هاشمی. استقبال جشنواره ای و اهدای جوایز متعدد به فیلم های کارگردان هایی مانند امیر نادری، عباس کیارستمی، کیانوش عیاری، مجید مجیدی و دیگران موجب شد که از اواخر دهۀ ۱۳۶۰ گروه دیگری از کارگردان های جوان به فیلم سازی روی بیاورند که یا به سینمای تجاری و حادثه ای تعلق خاطر داشتند (مانند سیروس الوند، عبدالله باکیده، مجید قاری زاده، مهدی صباغ زاده، یدالله صمدی، مجید جوانمرد، ابوالحسن داودی، فریال بهزاد، محمدرضا اعلامی، حمید رخشانی، حجت الله سیفی، امیر قوی دل، علی شاه حاتمی، همایون اسعدیان، سامان مقدم، سعید عالم زاده، و قدرت الله صلح میرزایی) یا کلاً به سینمای پرمخاطب بی اعتنا بودند (مانند ابوالفضل جلیلی، ابراهیم فروزش، جعفر پناهی، سمیرا مخملباف، علی رضا رئیسیان، پرویز شهبازی و بهمن قبادی).
کارگردانی و کارگردان های سینمای ایران
دانشنامه آزاد فارسی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید