ایا بلایه اگر کارکرد پنهان بود
کنون توانی باری خشوک پنهان کرد.
رودکی یا منجیک.
چو گویید پیران که با این پسرچه نیکو بود کارکرد پدر.
دقیقی.
هر آنکس که بگریزد از کارکرداز او دور شد نام و ننگ و نبرد.
فردوسی.
ببخشید گنجی بدرویش مردکه خوردش نبودی بجز کارکرد.
فردوسی.
میانه گزین در همه کارکردبه پیوستگی هم به ننگ و نبرد.
فردوسی.
چه جوئیم از این گنبد تیزگردکه هرگز نیاساید از کارکرد.
فردوسی.
میان سنگ یکی کنده کنده کرد حصارنه ز آن عمل که بود کارکردهای بشر.
فرخی.
و از آنجا به مغرب شد [ گرشاسب ] و کارکردها بسیار کرد. ( تاریخ سیستان ).کجا این چنین زور و این کارکرد
چه داریم ما خویشتن را بمرد.
( گرشاسبنامه ص 119 ).
کیست مر این قبه را محرک اول چیست از این کارکرد بهره و حاصل.
ناصرخسرو.
گر بخروار بشنوند سخن بگه کارکرد خروارند.
ناصرخسرو.
این حکم در این کارکرد پیداست با آنکه رسول آمده ست و پیغام.
ناصرخسرو.
رستن بمال نیست به علم است کارکردخیره بمال بسته دلی و به درهمی.
ناصرخسرو.
گیتی زکارکرد تو گوید همی خبرزیرا که دستبرد تو بیند همی عیان.
مسعود.
من شرح مدح شاه دهم در سخن همی نه کارکرد خویش همی بر بها کنم.
مسعود.
بکارکرد مرا با زمانه دفترهاست چه فضلها بودم گر بحق حساب کنند.
مسعود.
|| صنعت.- کارکردها ؛ صنایع : اندر وی [ بلخ ] بناهای خسروان است با نقشها و کارکردهای عجب و ویران گشته آن را نوبهار خوانند. ( حدود العالم ).