کاروان شکن. [ کارْ / رِ ش ِ ک َ ]( نف مرکب ) دزد که به کاروان زند : و این [ترکان گنجینه ] مردمانی اند دزدپیشه ، کاروان شکن و شوخ روی و اندر آن دزدی جوانمردپیشه. ( حدود العالم ).
فرهنگ فارسی
( صفت ) دزدی که بکاروان زند : [ و این ( ترکان گنجینه ) مرمانی اند دزد پیشه کاروان شکن و شو خروی ... ] . ( حدود العالم تهران ) دزد که به کاروان زند