کارنما
فرهنگستان زبان و ادب
پیشنهاد کاربران
کارنما. ( کار + نما ) دفترچه ای که طرز کار دستگاهی را نشان دهد. ( منبع: لغتنامۀ فرهنگستان زبان و ادب فارسی ) مترادف این واژه در زبان های انگلیسی و فرانسوی «catalogue» است.
بروشور ، کاتالوگ ، شناساننده ی کار شخص یا گروه ، شناساننده ی کارکرد یک دستگاه یا ابزار یا هر آنچه که باعث انجام کاری گردد .
برای نمونه : گزین وزین / کارنمای زیباشناسی استاد شجریان ( نوشتاری که به بررسی چگونگی گزینش شعر از سوی استاد شجریان می پردازد )
برای نمونه : گزین وزین / کارنمای زیباشناسی استاد شجریان ( نوشتاری که به بررسی چگونگی گزینش شعر از سوی استاد شجریان می پردازد )